الزامات اتخاذ رویکرد تمدنی برای غنابخشی به جریان علوم انسانی اسلامی
به گزارش دبیرخانه دائمی کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی،به نقل از روابط عمومی مجمع عالی علوم انسانی اسلامی، هفتمین نشست اساتید منتخب علوم انسانی اسلامی با موضوع مطالعات نظری تمدن نوین اسلامی، صبح امروز، پنجشنبه ۳ بهمن ماه ۱۳۹۸ در مشهد مقدس آغاز به کار کرد.
محمد رضا بهمنی، عضو هیئت علمی پژهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این نشست علمی با موضوع «الزامات رویکرد تمدنی برای کاربست در حوزه مطالعات علوم انسانی اسلامی» به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: اگر سه حوزه انسان، زندگی و دین را در حوزه علوم انسانی اسلامی بررسی کنیم، رویکرد تمدنی در این سه مولفه تغییر ایجاد می کند. در این تبدیل، انسان تبدیل به گروههای انسانی و زندگی تبدیل به همزیستی میشود که لازمه این تبدیل تحلیل و شناخت تمدنی و راه حل جویی بر مبنای رویکرد تمدنی است.
این عضو هیئت علمی پژهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در تشریح رویکرد تمدنی گفت: برای یافتن ابعاد و مولفه های رویکرد تمدنی به سیر تکوینی مفهوم تمدن باید توجه شود. رویکرد تمدنی باید یک سیر تکمیلی داشته باشد و در این خصوص، بحثهایی همچون، واژه پردازی تمدنی، مفهوم پردازی تمدن به مثابه یک موضوع و تمدن به مثابه رویکرد مطرح است.
وی بیان کرد: در هر کدام از این بخشها، نکاتی همچون بررسی سیر تاریخ کاربست واژه تمدن در حوزه های مختلف و نسبت سنجی واژه تمدن و فرهنگ مطرح میشود و کاربست واژه تمدن برای یک گروه انسانی رخ میدهد.
بهمنی تصریح کرد: اتخاذ رویکرد تمدنی، رهیافت اصلی انضمامی شدن مطالعات تمدنی است، اما تبیین رویکرد تمدنی از تحلیل مضامین و مفاهیم «تمدن به مثابه موضوع» شروع میشود.
وی تأکید کرد: جریان دغدغهمند در حوزه مطالعات علوم انسانی اسلامی نمیتواند مستغنی از اتخاذ رویکرد تمدنی باشد. برای این منظور می بایست به الزامات اتخاذ رویکرد تمدنی برای غنابخشی به جریان علوم انسانی اسلامی دست یافت.
وی اضافه کرد: مختصات رویکرد تمدنی را می توان در چهار گروه برجستهسازی نمود. این ۴ گروه شامل، تمدن به مثابه «پدیدهای تاریخی»، «فرآیند حرکت به وضعیت برتر»، «نظاموارههای زنده اجتماعی» و «سلوک زیست و تعامل گروههای انسانی» می شود و از منظر تحلیل عناصر درونی تمدنها، عناصری مانند، اخلاق، دین و زبان در هر یک از گروههای یاد شده میتواند مورد توجه قرار گیرد.
بهمنی اظهار کرد: اگرچه مفاهیم نظاموارهگی در مطالعات تمدنی مورد توجه جدی قرار گرفته است، اما رویکرد تمدنی، فراتر از رویکرد سیستمی است. چرا که در حرکت تمدنی، نقش گروههای انسانی (گروه چهارم مفاهیم تمدنی) بیبدیل و معنابخش است.
وی در ادامه به نظام وارههای زنده اجتماعی با محوریت مفهومپردازی تمدن اشاره کرد و گفت: تمدنها کل های یکپارچهای هستند شبیه موجودات زنده که رشد، بلوغ و زوال را از سر می گذرانند. وقتی سخن از نظام وارههای اجتماعی درمباحث تمدنی میشود، مقولههایی همچون انتظامبخشی و به نظمآوری ارتباطات اجتماعی و همچنین مهار خشونت در این عرصه مورد توجه قرار میگیرد.
این عضو هیئت علمی پژهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: هنگامی که بحث سیستمها مطرح است، طبیعتاً به پویایی، تحرک و داد و ستد میان خرده سیستمها باید توجه کرد و در این موضوع تغییر و تحول مستمر مباحث تمدنی موضوعیت پیدا می کند.
وی خاطر نشان کرد: به لحاظ جوهری، هسته معنای تمدن به معنای محدود کردن خشونت در روابط بین انسان ها در دو سطح کلان (گروههای انسانی جوامع و ملتها) و سطح خرد (سلوک تک تک انسان ها) مورد بررسی قرار گرفته است.
به گفته این استاد دانشگاه، تمدن بر موجودیتهای بسیار بزرگ دلالت دارد که چند واحد دیگر همچون ملتها یا جوامع را در زیرمجموعه خودجای داده است و از طرف دیگر تمدن به معنای رفتار متمدنانه شخص متمدن بر سطح خرد یعنی بر نحوه سلوک تک تک انسانها دلالت دارد.