نظریهی مدیریت راهبردی جهادی در بوتهی نقد
به گزارش روابط عمومی دبیرخانه دائمی کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی، سومین کرسی ترویجی دبیرخانه دائمی کنگره با ارائهی دکتر محسن جاجرمیزاده (عضو هیئت علمی دانشگاه پیامنور شیراز) و با موضوع «نظریهی “مدیریت راهبردی جهادی”»، سهشنبه ۳۰ بهمن ماه ۹۷ در سالن تدبیر دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) برگزار شد.
در این نشست دکتر غلامرضا گودرزی عضو هیئت علمی و معاون آموزشی دانشگاه امام صادق (ع) و دکتر رضا بنی اسد عضو هیئت علمی این دانشگاه، به عنوان ناقد حضور داشتند و دکتر مهدی حمزه پور عضو هیئت علمی دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق(ع)، مدیریت علمی این کرسی را برعهده داشت.
در ابتدای این نشست علمی دکتر جاجرمیزاده مقاله خود را ارائه داد و گفت: تبیین جامع الگوی “مدیریت راهبردی جهادی” وقتی به درستی قابل درک خواهد شد که در یک نگاه پارادایمیک و نظاممند ریشههای نظری و فکری آن شناخته شده و وجه تمایز آن با مبانی نظری مدیریت رایج به تصویر کشیده شود. این مقاله درصدد است با بررسی و تبیین ریشههای فکری نظاممند مدیریت جهادی به این هدف نایل آید.
تحقیق حاضر از حیث ماهیت پژوهش، تحقیق بنیادی است و در پی آن است که با روش تحلیل محتوای متون مدیریت راهبردی و با رویکردی تطبیقی بین مفاهیم مدیریت راهبردی رایج و رویکرد مدیریت راهبردی جهادی، به تدوین نظریهای در حوزهی ادبیات “مدیریت راهبردی متناسب با مبانی و غایات علم دینی”، تحت عنوان “مدیریت راهبردی جهادی” نایل آید.
وی در ادامه گفت: در این پژوهش تلاش شده است تا با محوریت پیشفرضهای هستی شناسانه، فلسفه تاریخ، جامعه شناسانه، انسان شناسانه و معرفت شناسی، بر پایهی نظر مجتهدان دینی به ویژه نظرات حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و با مطالعۀ مباحث ارائه شده توسط صاحبان اندیشه در زمینۀ علوم انسانی- اسلامی و مدیریت جهادی، پاسخگوی اهداف و سؤالات پژوهش باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور شیراز در رویکرد فلسفهی تاریخی به موضوع جامعه و حرکتهای اجتماعی در پاسخ به این سوال که حرکت تاریخ چگونه واقعیتی است و با چه مولفههایی شکل میگیرد، گفت:
اوّلاً: تحولات اجتماعی که تاریخ ساز میشوند، بر پایه نظام ارادهها شکل یافته و تغییر مییابند.
ثانیاً: حرکت تاریخی جوامع صرفا در یک مسیر رقم نمیخورد و تابع نظام پرستش و انسانها در جوامع میباشد.
ثالثاً: هر دو جریان حق و باطل واقعیتهای اجتماعی و تاریخیاند که توسط خدای متعال امداد و کمک میشوند و در عالم واقع تحقق مییابند.
دکتر محسن جاجرمیزاده در پایان به تعریف مدیریت راهبردی رایج اشاره کرد و گفت: مدیریت راهبردی که بر پایهی “منطق تغییر و تحول سیستمی” شکل یافته است، به ما میگوید که سازمان به عنوان “یک سیستم باز” با “محیط پیرامونی” خود در “تعامل” است و به میزانی که “قدرت سازگاری و انطباق با محیط شامل” را پیدا کند، امکان شناخت “عوامل پیش برنده” (قوتها در عوامل سیستمی و فرصتها در قلمرو نفوذ) و “عوامل بازدارنده” (ضعفها در درون عوامل سیستمی و تهدیدها در قلمرو نفوذ) را پیدا نموده و میتواند به“پیشبینی تغییرات محیطی” دست یابد. در نتیجه با تدوین “راهبرد مزیت رقابتی” و پیادهسازی آن بر پایهی مدیریت “منابع و قابلیتهای سازمانی”، چگونگی “گسترش مرز سازمانی محیط فعالیت” در جهت “حیات و توسعهی سازمانی” بوجود آمده و تداوم مییابد.
وی این تعریف را نقد و مدیریت راهبردی جهادی را اینچنین تعریف کرد: مدیریت راهبردی جهادی که بر پایهی “منطق تغییر و تحول سیستمی تکاملگرا” شکل یافته است، به ما میگوید که سازمان به عنوان “یک سیستم پویا و جهت دار” با “نظام محیط ساز” خود در “تعامل سازنده” است و به میزانی که“قدرت هماهنگی با محیط شامل” را پیدا کند، امکان شناخت “عوامل پیش برنده” (قوتها در عوامل سیستمی و فرصتها در قلمرو نفوذ در راستای جهت) و “عوامل بازدارنده” (ضعفها در درون عوامل سیستمی و تهدیدها در قلمرو نفوذ در راستای جهت) را پیدا نموده و میتواند به“پیشبینی تغییرات محیطی پایدار” دست یابد. در نتیجه با تدوین “راهبرد مزیت رقابتی حول محور تکامل انتظارات سازمانی” و پیادهسازی آن بر پایهی مدیریت “منابع و قابلیتهای سازمانی اخلاق محور”، چگونگی “گسترش مرز سازمانی محیط فعالیت همسو” در جهت “حیات و پیشرفت سازمانی” بوجود آمده و تداوم مییابد.
پس از ارائه دکتر جاجرمیزاده، دکتر غلامرضا گودرزی (عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)) به عنوان یکی از اساتید ناقد، مهمترین نکات قوت مقاله را چنین بیان کرد:
- نگاه پارادایمی و شروع از مبانی
- انجام کار گروهی در نظریهپردازی
- نگاه دینی و ارزشی
وی نکات قابل ارتقاء مقاله را اینچنین برشمرد:
- ویرایش متن
- تبیین دقیق پارادایم مؤلفین
- روشمندی تولید نظریه تبیین بهتری شود.
- در بحث جبر و اختیار، دقت بیشتری شود و جملات دقیقتر باشد.
- در کنار بحث اصالت فرد و جامعه، بحث فطرت هم میتواند بحث شود.
- تعریف مدیریت راهبردی تقویت شود.
- در برخی از واژگان، دقت بیشتری شود تا امتیاز نظریه نسبت به نظریات رقیب مشخصتر شود.
- قدرت ابزارسازی نظریه در صحنه عمل تبیین شود.
در ادامه دکتر رضا بنیاسد (عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)) دیگر استاد ناقد نشست گفت: جهت بهبود این مقاله لازم است این موارد مدّنظر قرار گیرد:
- نگاه پارادیمی بسیار خوب است، ورود به این حوزهها هم جسارت و هم ریسک میخواهد. عمدتاً مباحث مدیریت استراتژیک خودش میان رشتهای است و همواره جای رشد و توسعه دارند و زمانی که تضارب آراء اتفاق میافتد هر کسی از عینک خودش میبیند.
- در خود غرب مدیریت راهبردی مذهبی و مدیریت راهبردی متعارف وجود دارد؛ لذا جدول نهایی تهیه شده از نظریه و مقایسهها یک ستون سومی خواهد داشت که مدیریت راهبردی مذهبی متعارف و مذهبی مسیحیت و با مدیریت راهبردی جهادی مقایسه شود.
- با توجه به اینکه عمدتاً روش تحلیل را محتوا فرمودهاید به نظرم لازم است که برخی از منابع انگلیسی مورد بررسی قرار گیرند، آن هم مقالات چون که در هر صورت مقالات مروری و پژوهشی بهتر از کتابها میتوانند کمک کننده باشند. (در نظریه عمدتاً به منابع درجه دو و ترجمهها مراجعه شده است و هیچگونه مقاله انگلیسی در آن دیده نمیشود.)
- در زمینه مدیریت استراتژیک از فرایند که بگذریم بحث نظریهها مطرح می شوند و بعد مکاتب و بعدش مبانی فلسفی و مبانی اقتصادی و به نظرم بهتر است مشخصاً این نظریه در ذیل یک مکتب یا حتی مکتب جدید مطرح شود تا در طبقهبندیها بتوان بهتر به این نظریه استناد کرد و آن را آزمون کرد.
- به نظرم در زمینه مدیریت راهبردی لازم است که ذیل نگاه پارادایمی، رویکرد تجویزی یا توصیفی بودن این نظریه مطرح شود.
- در زمینه مدیریت راهبردی برخی از مفاهیم با مفاهیم مدیریت راهبردی اسلامی در تعارض هستند که به نظرم خوب است به وضوح در این نظریه مشخص شوند. در مدیریت راهبردی جبرگرایی محیطی و اختیار محیطی مطرح است در حالی که در مدیریت راهبردی اسلامی “لا جبر و لا تفویض” مطرح است. (البته وزن خوبی به بحث جبر و اختیار داده شده است)
- در مدیریت استراتژیک دو نحله Inside-out و outside-in مطرح است که لازم است این نظریه مشخص کند که ذیل کدام نحله قرار دارد یا اگر نحله دیگری است مشخص گردد.
- آیا این نظریه بر اساس اعتباریابی عینی که فرمودید جایی آزمون شده است؟ و نتایج آن چه بوده است یا اینکه قرار است دیگران بررسی کنند.
- ذیل پارادایم اسلامی به نظرم دو مسیر اصلی برای تدوین نظریههای مدیریت راهبردی تعریف می شود ( نظریههای راهبردی هابیلی (متنعمین یا رحمانی) و قابیلی ( مغضوبین و ضالین یا شیطانی). لازم است که از هرگونه التقاط در نظریه پرهیز شده و مشخصاً از این نظر مرزهای نظریه مدیریت راهبردی جهادی مشخص گردد.
- در صفحه ۲۲ تبیین خاستگاه تاریخی مدیریت راهبردی بهتر است که بیشتر توضیح داده شود و جای این نظریه در خاستگاه تاریخی مطرح شود. در این بخش لازم است به تاریخچه مدیریت راهبردی در مقالات و کتابهای مرجع معتبر مراجعه شود.
- در صفحه ۲۶ سطح تحلیل را سازمان میدانیم یا کلانتر از آن ( سطح تحلیل باید به درستی مشخص شود)
- در تدوین صرفاً به راهبرد مزیت رقابتی اشاره شده است که علاوه بر این، راهبرد همکاری و رقابتی هم مطرح هستند و بسیار مورد توجه هستند. اگر نظر نویسندگان محترم بر منجر شدن همکاری به رقابت هم هست اشاره شود. مثلاً در بحث رقابت ما تنافس و سابقون را داریم که ادبیات آن مرتباً مورد بحث قرار گرفته است.
در پایان نشست، دکتر جاجرمی زاده به توضیحاتی در رابطه با نقدهای اساتید ناقد پرداخت و مقرر گردید پیشنهادات اساتید در اصلاح و تکمیل مقاله مدّنظر قرار گیرد.