بنیانها و الگوهای کلان تولید علوم انسانی – اسلامی در بستر انقلاب اسلامی
این کتاب محصول تتبعات و تأملات حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی موسوی در طول چند سال میباشد. در مقدمه کتاب مبنا و هدف از نگارش کتاب چنین توصیف شده است: «برای دست یابی به علوم انسانی اسلامی بنیان¬ها و الگوهای متفاوتی از سوی برخی از متفکران مسلمان ارائه شده است و هر یک به فراخور نوع رویکرد در علم شناسی و دین شناسی و متأثر از دغدغه¬ها و انگیزه¬های اجتماعی، الگویی ارائه کرده¬اند که دارای نقاط مشترک و وجوه متمایزی هستند و می¬توانند مکمل یکدیگر باشند. بدون تردید آشنایی با این دیدگاه¬ها کمک بسیاری به درک بهتر موضوع میکند. در طول یک دهه اخیر کتاب¬ها و مقالات متعددی در اطراف این موضوع نوشته شده است و مباحث گسترده¬ای در مجامع علمی و فرهنگی میان اندیشمندان مطرح شده است. اما آن¬چنان که می¬بایست این جریان در سطوح مختلف جامعه¬ی علمی، ترویج نشده است.
نهضت تولید علم اگرچه نیازمند تحقیقات بنیادین و نظریه پردازیهای خرد و کلان است؛ اما نیازمند ترویج و جریان سازی علمی و فرهنگی برای ایجاد فضای گفتمانی هم هست تا در پرتو معرفی صحیح طرح، از برداشت¬های غلط کاسته شود و در میان نسل جوان حوزه و دانشگاه دغدغه آفرینی شود تا آنها نیز متکی بر اراده خود جوش و حقیقی وارد عرصه شوند. والا با نگاه دستوری، بخشنامه¬ای و مقطعی راه به جایی نمی-توان برد بلکه میبایست در کشور فضای گفتمانی ایجاد کرد و ایجاد فضای گفتمانی نیز مبتنی بر ترویج علمی این گفتمان و تولید آثار متناسب با سطوح مختلف مخاطبین از دانش آموزان، دانشجویان و طلاب جوان تا اساتید و نظریه پردازان است.
نویسنده کتاب متذکر میشود که با مطالعه و گردآوری مطالبی در این راستا سعی کرده در شکلدهی به این فضای گفتمانی سهیم باشد. از نظر ایشان مخاطب اصلی این اثر، جوانان دغدغه مندی هستند که دل در گرو اعتلای ایران اسلامی داشته و سعی دارند گامهای بلندی برای سربلندی کشور، ملت و مذهب خویش بردارند.
کتاب را میتوان در مقایسه با آثار مشابه قبلی از چند جهت متمایز دانست:
۱- جامعیت در پرداختن به اندیشه متفکران و صاحبنظران علوم انسانی اسلامی در مقایسه با آثار دیگران.
۲- توجه به اندیشه برخی از صاحبنظران که پیش از این کمتر به آثارشان توجه شده است مثل آیت الله عابدی شاهرودی.
۳- پرداختن نظاممند و علمی به اندیشه حضرت امام خمینی «قدس سره» و رهبر معظم انقلاب «مد ظله العالی»در خصوص علوم انسانی اسلامی، کاری که پیش از این با این انسجام و مبنا دیده نشده است.
۴- رویکرد ترویجی و بیان عام فهم موضوع از دیگر ویژگیهای کتاب است. آثار مشابه یا معمولاً با قلمی ثقیل و پیچیده نگارش شده و صرفاً برای متخصصان این حوزه قابل فهم و پیگیری است یا اینکه در شکلی شعاری و به اصطلاح ژورنالیستی ارائه شده است. کتاب سید مهدی موسوی را میتوان حد میانی این آثار دانست. نه خیلی ثقیل و به اصطلاح تخصصی است و نه وارد فضای ژورنالیستی شده است. اثر ایشان در عین حفظ ساختارها و چارچوبهای علمی و اتکا به روشهای پژوهشی مورد قبول، با قلمی روان و در حد مقدور، دور از پیچیدگیهای فنی تقریر شده است به گونهای که عموم دانشجویان و محققان علاقمند میتوانند از مطالب آن بهرهمند شوند. در مجموع میتوان این کتاب را دریچهای برای معرفی مهمترین دیدگاهها در خصوص علوم انسانی اسلامی و مقدمهای برای ورود به بحثهای پیچیدهتر و پر دامنهتر ارزیابی کرد.
۵- آنچه در این دفتر آمده تمام الگوها و نظریات بیانشده در این حوزه نیست، بلکه الگوها و نظریات دیگری نیز وجود دارد که در این مجموعه نیامده است.
البته این پژوهش با هدف تحلیل و توصیف نظریه¬ها و الگوها سامان یافته است و به هیچ وجه نگاه انتقادی و تطبیقی نداشته است.
این کتاب در سه بخش و چهارده فصل سامان یافته است و کوشش دارد تا علاوه بر بیان تطورات تاریخی علوم انسانی در برخی از مقاطع تمدن اسلامی و تمدن غرب، گزارشی از آراء و الگوهای سیزده نفر از اندیشمندان و متفکران مسلمان ایران و جهان اسلام را ارائه دهد که به نوعی با گفتمان انقلاب اسلامی قرابت دارند.
در بخش اول از منظری خاص به تاریخ تطور علوم انسانی در تمدن اسلامی و تمدن مدرن غرب پرداخته شده است. این بخش مشتمل بر دو فصل است:
فصل اول: تطورات علوم انسانی در تمدن اسلامی
فصل دوم: تطورات علوم انسانی در تمدن مدرن غرب
بخش دوم گزارشی از الگوهای ده تن از متفکران و اندیشمندان مسلمان داخلی در تولید علوم انسانی اسلامی تبیین شده است در این فصول سعی شده است دیدگاه یک متفکر در نظم منطقی و ساختاری تنظیم شود و چکیده و لبّ اندیشه و الگوی آنان بدون ورود به جزئیات بیان شود.
فصل اول: بنیانهای تولید علوم انسانی اسلامی از منظر امام خمینی«قدس سره»
فصل دوم: نقشه راه دست یابی به علوم انسانی اسلامی از منظر مقام معظم رهبری «مد ظله العالی»
فصل سوم: بستر سازی فلسفی و قرآنی علامه طباطبایی جهت تولید علوم انسانی اسلامی
فصل چهارم: گامهای اساسی در مسیر تولید علوم انسانی اسلامی در اندیشه شهید مطهری
فصل پنجم: علوم انسانی در پرتو مکتب اسلام از منظر شهید آیت الله صدر
فصل ششم: امکان علوم انسانی اسلامی در بستر حیات معقول از منظر علامه جعفری
فصل هفتم: تولید علوم انسانی در پرتو نظریهی علم دینی آیت الله جوادی آملی
فصل هشتم: روند اسلامی سازی علوم انسانی از منظر علامه آیت الله مصباح یزدی
فصل نهم: اجتهاد عام به مثابه روش علوم انسانی اسلامی از منظر آیت الله علی عابدی شاهرودی
فصل دهم: منطق تولید علوم انسانی اسلامی در نگاه حجت الاسلام حسینی شیرازی
در بخش سوم که دارای دو فصل است به اندیشه و الگوی فکری دو تن از مهمترین متفکران جهان اسلام از دو کشور مختلف پرداخته شده است:
فصل اول: بایستههای اسلامی سازی علوم انسانی از منظر سید محمد نقیب العطّاس
فصل دوم: جغرافیای اسلامی سازی معرفت در نگرش طه جابر العلوانی