. زاهد: جامعه‌شناسی اسلامی ارتقای دانش موجود است/ بستان: فقدان نوآوری در جامعه‌شناسی اسلامی | کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی
| امروز یکشنبه, ۴ آذر , ۱۴۰۳ | Sunday, 24 November , 2024 |
فارسی English

زاهد: جامعه‌شناسی اسلامی ارتقای دانش موجود است/ بستان: فقدان نوآوری در جامعه‌شناسی اسلامی

 به گزارش دبیرخانه دائمی کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی به نقل از پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، دهمین قسمت از برنامه همراه با خرد با حضور دکتر سیدسعید زاهد زاهدانی عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز و حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسین بستان عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با موضوع جامعه شناسی اسلامی پخش شد.

زاهد زاهدانی در تعریف جامعه شناسی اسلامی گفت: جامعه شناسی پدیده های اجتماعی را بررسی می کند. این پدیده ها با دو نوع نگاه بررسی می شوند. در نگاه اول واقعیت های مشهود بررسی می شوند و در نگاه دوم جان پدیده در نظر گرفته شود و جان جامعه واقعیت غیب است. تمام پدیده های موجود در عالم دو دسته هستند: واقعیت مشهود و واقعیت غیب.

وی اضافه کرد: در نگاه های سکولاریستی فقط به واقعیت مشهود توجه می شود بنابراین همه چیز باید قابل تجربه باشد و علم صرفا تجربی می شود. در جامعه شناسی اسلامی که امکان استفاده از قرآن و فهم واقعیت غیب را از دانش الهی داریم، می توانیم آن را وارد مطالعات کنیم. بنابراین جامعه شناسی ما صرفا تجربی نیست بلکه عقل و اتکا و استناد به وحی دارد.

وی افزود: تفاوت جامعه شناسی امروز و سکولار در این است که جامعه شناسی سکولار فقط به واقعیت های مشهود توجه می کند اما جامعه شناسی هم واقعیت مشهود و واقعیت غیب را مدنظر قرار می دهد.

این استاد دانشگاه بیان کرد: بین جامعه شناسی اسلامی و جامعه شناسی موجود وجه امتیاز و اختلاف و اشتراک وجود دارد. وجه اشتراک آن بخش تجربی است. با مراجعه به واقعیت های مشهود جامعه اطلاعات و شاخص های قابل مشاهده را ارزیابی می کنیم. اینها نشانه هایی از واقعیت های عقلی و واقعیت های متصل به غیب هستند.

بستان در تعریف جامعه شناسی اسلامی گفت: ما دارای دو منظومه معرفتی هستیم. منظومه ای که به عنوان جامعه شناسی شناخته می شود و جنبه معرفتی آن واضح است و می خواهد پیدیده های اجتماعی و نهادهای اجتماعی را بشناسد. منظومه معرفتی دیگر دینی است و بر اساس آموزه های دینی می توان پدیده های عالم را شناخت. آموزه های دینی فقط محتوای هنجاری و ارزشی ندارند بلکه محتوای معرفتی هم دارند.

وی اظهار کرد: اگر بتوانیم دو منظومه معرفتی را با یکدیگر تلفیق کنیم آنچه که تولید می شود جامعه شناسی اسلامی خواهد بود. وجه تمایز آن با جامعه شناسی موجود در دو یا سه عنصر تعریف می شوند. هر جامعه شناسی به دنبال شناخت پدیده های اجتماعی است. در این فرآیند شناخت به عناصری نیاز داریم. یکی از این عناصر مبانی موثر در معرفت ما هستند که لزوما از جنس گزاره های جامعه شناختی نیستند بلکه مبانی انسان شناختی و هستی شناختی هستند.

بستان ادامه داد: عنصر دیگر تبیین و تفسیر و واقعیت اجتماعی است. این عناصر با یکدیگر ترکیب می شوند تا ما به فهم اجتماعی برسیم. تفاوت در جامعه شناسی اسلامی و غیر اسلامی در محتوای تبیین ها و تفسیرهایی است که از واقعیت های اجتماعی ارائه می دهیم و مبانی که اتخاذ می کنیم.

وی افزود: واقعیت اجتماعی و روش محاسبه و اندازه گیری مرحله ای است که نمی توان تاکید کرد جامعه شناسی اسلامی در آن می تواند متمایز باشد. در فهم و دیدن واقعیت اجتماعی در این مقطع نمی توان ادعای تمایز داشته باشیم. تمایز در حوزه های مبانی و تبیین ها و تفسیرهایی است که از واقعیت می دهیم. در این مرحله اگر تمایز داشته باشیم در نتیجه گیری ها و راهکارها اثر خود را نشان می دهد.

زاهد زاهدانی در پاسخ به این مساله که بعضی از نظریه پردازان واگرایی نظرات جامعه شناسی را نشانه بحران در جامعه شناسی موجود می دانند و آیا این بحران را می توان در جامعه شناسی اسلامی دید، گفت: در جامعه شناسی غرب بحران وجود دارد. عوامل دخیل در پدیده های اجتماعی به شکل متصل دیده نمی شود. به فرد و جامعه در جامعه شناسی توجه زیادی می شود و گرایش های اندیشمندان اجتماعی یا به سمت فرد است یا جامعه.

وی ظهار داشت: از حدود ۲۰ سال قبل  تلاش شده بین فرد و جامعه ارتباط برقرار شود و این بحران حل شود اما به نظر نمی رسد که موفق بوده باشد. سه اندیشمند بزرگ جامعه شناسی گیدنز و هابرماس و بوردیو تلاش می کنند رابطه بین فرد و جامعه برقرار کنند اما نتوانسته اند این رابطه را پیوسته کنند.

رویکردهای غیردینی هم کارآیی نسبی دارند اما فهم و تبیین مسائل اجتماعی در سطح مورد انتظار نیست و گاهی از عناصر دخیل در تبیین انسان شناختی صحیح بهره نمی گیرد و تبیین های خوبی نخواهد داشت

وی با اشاره به نسبت فرد و جامعه در جامعه شناسی اسلامی گفت: با توجه به منابع موجود که اندیشمندان اسلامی مطرح می کنند، عواملی که تشکیل دهنده فرد و جمع و رابطه بین این دو هستند، برای هر کدام هویت مستقل ضمن وابستگی به هم درنظر گرفته می شود. گاهی سه مولفه فرد، جمع و رابطه اضافه می شوند که هر کدام دارای سه وجود جداگانه هستند اما نیاز به عوامل میانی است که به یکدیگر وصل شوند. اگر این سه وجود مرتبط به یکدیگر مشاهده شود، مساله ارتباط حل می شود. این نوع نگاه در جامعه شناسی سکولار دیده نمی شود.

بستان هم در ادامه گفت: اگر بحران در جامعه شناسی را ریشه یابی کنیم به مشکل مبانی می رسیم. وقتی مبانی ناصواب باشند در علم هم تاثیرگذار می شود و چه بسا آثار منفی به جا خواهد گذاشت. یکی از خلاهای مهم در جامعه شناسی گسست ارزشی این دانش است.  بزرگان جامعه شناسی این را مسلم می دانند که جامعه شناسی ظرفیت پاسخ دادن به سوالهای ارزشی و اساسی ما را ندارد.

وی ادامه داد: وقتی این ناتوانی وجود دارد و گزینه دیگری هم مانند دین پذیرفته نشده که این خلا را پر کند در نتیجه تحلیل هایی که تا حدودی بتوانند بعضی از ظواهر پدیده های اجتماعی را نشان دهند، چون اتصال با مبانی ارزشی ندارند بسیاری از مواقع منقطع می شود یعنی فهم اجمالی به دست می آید. علم جامعه شناسی برای جهت گیری ما پاسخی ندارد از سوی دیگر جایگزینی نیست زیرا دین در جامعه شناسی جایگاهی ندارد و ایدئولوژی ها هر کدام اهدافی را بیان می کنند.

وی افزود: وقتی ارتباط دین را با جامعه شناسی قطع کردیم، جامعه شناسی ابتر شد. رویکردهای غیردینی هم کارآیی نسبی دارند اما فهم و تبیین مسائل اجتماعی در سطح مورد انتظار نیست و گاهی از عناصر دخیل در تبیین انسان شناختی صحیح بهره نمی گیرد و تبیین های خوبی نخواهد داشت و این خلایی است که جامعه شناسی اسلامی می تواند آن را پاسخ دهد.

زاهد زاهدانی درباره وضعیت موجود علم جامعه شناسی گفت: علم جامعه شناسی در شرایط فعلی ایران مظلوم است و جایگاهی که باید در جامعه داشته باشد را ندارد. برای اداره امور اجتماعی و تعاملات اجتماعی نیاز به علم داریم و جامعه شناسی متکفل این زمینه است و گزاره های آن در کاربردهای اجتماعی به کار گرفته نمی شود.

وی تصریح کرد: جامعه شناسی امروز دارای نواقصی است اما بهتر از نادانی است و باید از جامعه شناسی امروز بهره برداری کنیم و تلاش برای بومی سازی و کامل کردن جامعه شناسی کنیم. علم جامعه شناسی اسلامی ارتقای جامعه شناسی موجود است و باید تلاش کنیم واقعیت ها را از ابعاد مشهود و غیبی آن ملاحظه کنیم و به این ترتیب می توانیم سطح جامعه شناسی امروز  را ارتقا دهیم.

بستان درباره وضعیت موجود علم جامعه شناسی گفت: با توجه به سابقه ورود این علم به جامعه ما نقاط قوت و امتیازاتی وجود دارد و آثار با ارزشی انجام شده است. رکود یا فقدان نوآوری در این عرصه وجود دارد و بالندگی نیست زیرا ما بیشتر به سراغ ترجمه رفتیم و داشته های خود را پر رنگ نکردیم و بر نظریه های غربی تمرکز کردیم و واقعیت های خودمان را بر اساس همان نظریه ها تبیین کردیم.

زاهد درباره وضعیت نظریه پردازی و تولید نظریه در حوزه جامعه شناسی اسلامی گفت: اگر نگاهی به تفاوت میان جامعه شناسی اسلامی و سکولار بیندازیم می توان به این سوال پاسخ داد. چهار مفهوم اساسی هستند که زیربنای هر نوع نگاه اجتماعی است. نگاه به عالم تکوین، نگاه به تاریخ، تعریف جامعه و تعریف انسان. این چهار مفهوم باید به کار گرفته شود تا نظریه پردازی جامعه شناسی شود.

وی افزود: این چهار مفهوم در جهان سکولار و جهان اسلام متفاوت هستند. عالم تکوین در اندیشه سکولاریستی نظریه داروین است که انسان مراحل تکامل تک سلولی و حیوانی و .. طی می کند. اندیشه تکوین در اسلام عالمی است که در اختیار خداست. و همه چیز به دست اوست و هیچ موضوعی اراده او را نمی تواند محدود کند. از منظر تاریخ در اندیشه های سکولاری تاریخ، محصول تحولات و واقعیت های عمده و مهمی است که در گذشته صورت گرفته و افراد بوجود آورنده آن هستند. در قرآن تاریخ از آدم شروع می شود و همه جا تقابل حق و باطل وجود دارد و جریان صالحین پیروز سازنده تاریخ است.

پیشرفت اندیشه های اجتماعی و انسانی و علوم انسانی بعد از انقلاب به حدی است که افرادی که خارج از مرزها راجع به علوم انسانی فکر می کنند را پشت سر گذاشته است

وی بیان کرد: جامعه در اندیشه سکولار را اکثریت افراد می سازند اما در اندیشه های اسلامی امت و امامت تعیین کننده ویژگی های اجتماعی است. اجتماعات حیوانات در قرآن به امت و امامت تشریح می شود. در مورد انسان قانون تکامل در اندیشه سکولاریستی حیوان ناطق و اندیشمند است اما در قرآن انسان وجودی است که برای عبادت الهی خلق شده است.

زاهد زاهدانی اظهار داشت: این تفاوت ها دو نوع جامعه شناسی می سازد اما چون اتکای امروز ما بیشتر بر ترجمه های غربی است چهار گزاره های سکولاریستی زیربنای اندیشه های اجتماعی ما می شود. وقتی جامعه شناسی را به کار می گیریم در اندازه وسعت خود می تواند جواب بدهد و روبناها را تحلیل کند.

وی تصریح کرد: پیشرفت اندیشه های اجتماعی و انسانی و علوم انسانی بعد از انقلاب به حدی است که افرادی که خارج از مرزها راجع به علوم انسانی فکر می کنند را پشت سر گذاشته است. در طول چهل سال رشد علوم به حدی است که نمی توانیم استفاده مفید از اندیشمندان غربی داشته باشیم. بنابراین در سه مکتبی که وجود دارد نظریه پردازی ها بر اساس چهار مفهوم اسلامی انجام می شود و از روش های موجود جامعه شناسی استفاده می شود و آنچه که به دست می آید اگر با منابع دینی مشکلی نداشته باشد، نتیجه تحقیق محسوب می شود.

بستان با اشاره به تلاش در راستای تولید علم دینی بعد از انقلاب اسلامی گفت: عمدتا ما متمرکز بر مبانی فلسفی علم دینی بوده ایم. طبعا این بخش لازمی بوده است تابه نظریه پردازی علم برسیم. اما از این جهت که ما اهتمام لازم را به نظریه پردازی نداشتیم کمی کند پیش رفته ایم.

وی درباره تسریع در نظریه پردازی گفت: نظریه ها به دو دسته هنجاری و تبیینی تقسیم می شوند. در نظریه های هنجاری کار بیشتری انجام شده است. باید از مرحله تبیین مبانی فلسفی خارج شویم و به موضوع روش وارد شویم. ما چند سال بحث و استدلال درباره علم دینی کردیم و در مرحله بعد باید روش ارائه بدهیم.

زاهد زاهدانی درباره مکاتب جامعه شناسی اسلامی گفت: گروهی فلسفه ملاصدرا و حکمت متعالیه را زیربنای فلسفی نگاه خودشان به جامعه می گیرند. گروه دیگر فلسفه شدن و ولایت را مورد توجه قرار می دهند. این گروه به مباحث روشی رسیده اند.

این جامعه شناس افزود: وجه امتیاز جامعه شناسی اسلامی توجه به عالم بالا و انشالله و ماشاءلله است. وجه اختلاف در نظریه پردازی هایی است که می کنیم که با تحلیل های آنها متفاوت می شود. وجه اشتراک آنجایی که  است مبانی آسمانی را به زمین می آوریم و می خواهیم تجربه کنیم. من با توجه به سرعتی که در دهه ۹۰ داشتیم رشد تفکر جامعه شناسی اسلامی را بیشتر از دوره های قبل دیدم و تصور می کنم اگر با این شتاب پیش برویم طولی نمی کشد که در بررسی واقعیت های ملموس به هم می رسند و جامعه شناسی اسلامی در تجربه با اتکا به شاخص های تجربی به خوبی خود را عرضه می کند. در این صورت به مراتب کاراتر از جامعه شناسی سکولار خواهد بود و تبیین و آینده نگری بر جامعه شناسی سکولار غالب خواهد شد.

بستان در پایان بیان کرد: اگرچه بعضی از کارهایی که در جامعه شناسی اسلامی انجام شده کارهای مقدماتی است. اما در حوزه انحرافات اجتماعی خانواده و دین کارهای خوبی انجام شده و باید توسط پژوهشگران در تحقیقات میدانی به کار گرفته شود تا نقاط ضعف آ نها را آشکار کند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها:, ,

Comments are closed.

تصویر ثابت