. ۹ گام تا نظریه پردازی در علوم انسانی اسلامی | کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی
| امروز جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ | Friday, 26 April , 2024 |
فارسی English

۹ گام تا نظریه پردازی در علوم انسانی اسلامی

به گزارش روابط عمومی دبیرخانه دائمی کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی به نقل از خبرگزاری مهر، «نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی» نوشته حجت‌الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) پس از انتشار دو کتاب «مبانی علوم انسانی اسلامی» و «روش‌شناسی علوم انسانی اسلامی» در اختیار اساتید و پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است. با انتشار این کتاب سه‌گانه شریفی در حوزه فلسفه علوم انسانی اسلامی تکمیل می‌شود که منبع بسیار خوبی برای تدریس و پژوهش محققان این حوزه است.

شریفی در گفت و گو با خبرگزاری مهر در مورد این اثر خود گفت: در فصل نخست این نوشتار کوشیده‌ام توضیحاتی درباره چیستی نظریه‌پردازی، اهمیت و ضرورت آن ارائه ‏دهم و با نیم‌نگاهی به تعاریف بسیار فراوانی که برای «نظریه‌» مطرح شده است، سعی کرده‌ام مراد خود را از ‏نظریه و نظریه‌پردازی مشخص کنم. به اعتقاد بنده نظریه در علوم انسانی عبارت است از گزاره یا ‏گزاره‌هایی کلی و تعمیم‌پذیر که به توصیف، تفسیر، تبیین، پیش‌بینی، ارزشیابی و یا کنترل مسأله‌ای از مسائل ‏انسانی می‌پردازد، البته این گزاره کلی و تعمیم‌پذیر باید ویژگی‌هایی داشته باشد که در متن کتاب به تفصیل ‏توضیح داده شده‌اند.

وی افزود: در سه فصل بعدی به ترتیب سه مدل مشهور و تأثیرگذار در حوزه نظریه‌پردازی را مورد بررسی و تحلیل ‏قرار داده‌ام: مدل توماس اسپریگنز که به «نظریه بحران» شهرت یافته است، مدل آنسلم استراوس و جولیت ‏کوربین که با عنوان مدل «نظریه‌پردازی داده‌بنیاد» شناخته می‌شود و مدل شهید سیدمحمدباقر صدر که با عنوان ‏‏ «روش نظریه‌پردازی واقع‌گرایانه» نامگذاری شده است.

این استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در مورد دلیل انتخاب این سه مدل هم تصریح کرد: اولاً ارزشمندی آنها و قوت و استحکامی است که در آنها مشاهده می‌شود؛ ‏ثانیا تأثیرگذاری آنها و شکل‌گیری ده‌ها تحقیق علمی با استناد به این مدل‌ها بوده است و ثالثاً اعتقادی که در ‏میان تعداد زیادی از نویسندگان اسلامی گسترش یافته است مبنی بر اینکه طی کردن جاده پژوهش بر اساس ‏این الگوها می‌تواند ما را به نظریه اسلامی و تولید علم دینی برساند! ما در بررسی این سه مدل ضمن تأکید بر ‏نقاط قوت هر یک از آنها، ضعف‌ها و نقص‌های آنها را نیز گوشزد کرده و هیچ‌کدام را روش‌هایی مطمئن برای اکتشاف نظریه اسلامی ندانسته‌ایم و البته در فصل پایانی با بهره‌گیری از نقاط قوت هر کدام از این ‏روش‌ها، تمام تلاش خود را به کار گرفته‌ایم که حتی الامکان روشی کامل‌تر و بی‌نقص‌تر برای اکتشاف نظریه ‏اسلامی در علوم انسانی ارائه دهیم.

وی اظهارکرد: در فصل پنجم به تشریح و تحلیل عوامل زمینه‌ای نظریه‌پردازی (اعم از عوامل ساختاری، اقتصادی، ‏سیاسی، اجتماعی، روان‌شناختی و اخلاقی) پرداخته‌ایم. نکته مهمی که در این فصل تلاش کرده‌ایم به خوانندگان منتقل کنیم این است که اولاً نظریه‌پردازی در علوم انسانی در بسترهای خاصی شکل می‌گیرد و ‏علل و عوامل فردی و اجتماعی نه تنها در تولید نظریه که در کیفیت آن نیز تأثیر می‌گذارند و ثانیاً این ‏تأثیرگذاری هرگز نباید در مقام داوری درباره نظریه‌ها، نقش‌آفرین باشد. یک نظریه علمی حتی‌الامکان باید بتواند خود را از وابستگی به شخصیت و فرهنگ نظریه‌پرداز و همچنین شرایط محیطی و اجتماعی پیدایش ‏نظریه جدا کند. این کار را می‌تواند با تبعیت از ضوابط منطقی و عقلی و علمی انجام دهد. به همین ترتیب، ‏در سنجش ارزش یک نظریه و داوری درباره آن باید تعلقات فرهنگی و ارزشی را نادیده گرفت و بر اساس ‏ضوابط علمی و عقلی به داوری درباره درستی یا نادرستی یک نظریه یا کارآمدی و ناکارآمدی آن پرداخت.

شریفی بیان کرد: در فصل ششم به بحث از نقش مبانی فلسفی در نظریه‌پردازی پرداخته‌ایم. در این فصل نشان داده‌ایم که ‏مبانی فلسفی (اعم از مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی و انسان‌شناختی) در ابعاد مختلف نظریه‌پردازی ‏نقش‌آفرینی می‌کنند. اولاً در تعیین روش گردآوری و تحلیل داده‌ها آثار و پیامدهای خود را نشان می‌دهند؛ ‏ثانیا در تعیین چارچوب مفهومی نظریه و خلق و ابداع مفاهیم جدید نقش خود را برجای می‌نهند؛ ثالثاً در ‏تعیین هدف غایی به عنوان نقطه آرمانی حرکت علمی نظریه‌پرداز دخالت می‌کنند و رابعاً در شکل‌دهی به مؤلفه‌های مهم یک نظریه یعنی توصیف، تبیین، پیش‌بینی و کنترل هرگز نمی‌توان مبانی معرفت‌شناختی و ‏انسان‌شناختی را نادیده گرفت. افزون بر این، در این فصل نمونه‌هایی واقعی و عینی را برای نشان دادن ‏نقش‌آفرینی مبانی فلسفی در نظریه‌های سیاسی، روان‌شناختی و جامعه‌شناختی ذکر کرده‌ام.

نویسنده کتاب نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی تصریح کرد: فصل هفتم به بیان ویژگی‌های عمومی نظریه‌پردازان اختصاص یافته است. در این فصل ابتدا ویژگی‌های ‏تقریبا مشترک میان همه نظریه‌پردازان علوم انسانی را مورد توجه قرار داده‌ام. ویژگی‌هایی مثل گستره دانش، توانمندی‌های شناختی، پایبندی به مبانی نظری، تحمل ابهام و آشفتگی، تحمل بازگشت به عقب، ‏سخت‌کوشی، پرهیز از نگاه عجولانه و برخورداری از نگاه متأملانه را به عنوان ویژگی‌های عمومی ‏نظریه‌پردازان ذکر کرده‌ام.

وی با بیان اینکه در ادامه نیز ویژگی‌های اختصاصی نظریه‌پردازان دینی را بیان کرده‌ام، افزود: یعنی کوشیده‌ام نشان دهم که برای نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی چه ویژگی‌هایی باید داشت. در این راستا ‏به اموری همچون برخورداری از نورانیت درونی، حق‌طلبی، قرآن‌شناسی، برخورداری‌های اخلاقی ویژه‌ای که ‏با عنوان قوه قدسیه از آنها یادشده است؛ در کنار داشتن مهارت لازم در ارجاع مسائل به مبانی و لزوم تمرین ‏و ممارست در تفریع فروع اشاره کرده‌ام.

وی در ادامه سخنانش گفت: فصل هشتم به تبیین پیش‌نیازهای علمی نظریه‌پردازی اسلامی در قلمرو علوم انسانی اختصاص یافته است که آنها را به دو دسته کلی آگاهی‌های درون‌رشته‌ای و آگاهی‌های اسلامی تقسیم کرده‌ام. در بخش آگاهی‌های درون‌رشته‌ای به ضرورت نظریه‌شناسی، آگاهی از مرزهای دانش در قلمرو موضوع مورد بحث و آگاهی از مقتضیات عصر اشاره کرده و در بخش آگاهی‌های اسلامی به ضرورت آشنایی با مسائلی از قبیل ‏زبان اسلام، تاریخ و فرهنگ صدر اسلام، قرآن، حدیث و دانش‌های حدیثی، دانش‌های اسلامی ناظر به روش ‏‏ (منطق، اصول و معرفت‌شناسی) و همچنین آشنایی با مبانی نظری اسلامی در حوزه‌های هستی‌شناسی، ‏معرفت‌شناسی، انسان‌شناسی و ارزش‌شناسی پرداخته‌ام.

این محقق تأکید کرد: در واپسین فصل تحت عنوان «روش نظریه‌پردازی اکتشافی» کوشیده‌ام مدل مورد قبول خود را برای نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی عرضه کنم. بدین منظور ابتدا اشاره‌ای به مفروضات ‏معرفت‌شناختی و دین‌شناختی این مدل کرده‌ام و سپس فرایند اکتشاف نظریه اسلامی را در ۹ گام تشریح کرده‌ام. معتقدم اگر کسی با دقت این ۹ گام را طی کند تا حد معقول و مقبولی و با اطمینان ‏خاطر عالمانه‌ای می‌تواند محصول پژوهش خود را به عنوان یک نظریه اسلامی عرضه کند. این ۹ گام عبارتند ‏از: «تعیین و تبیین موضوع یا مسأله تحقیق»، «گردآوری پاسخ‌های ارائه شده به مسأله تحقیق»، «تحلیل پاسخ‌های گردآوری شده»، «جستجو در منابع و متون اسلامی»، «اعتبارسنجی مستندات گردآوری شده»، «فهم ‏عمیق متون و اطلاعات گردآوری شده»، «عرضه محصول کار بر ضوابط اسلامی حاکم بر قلمرو مربوط»، ‏‏ «عرضه محصول گام پیشین بر قواعد اسلامی حاکم بر زیست انسانی» و بالاخره «عرضه نتایج گردآوری شده ‏از مراحل پیشین بر مقاصد و غایات زیست اسلامی».‏

برچسب‌ها:, , , ,

Comments are closed.

تصویر ثابت