هشتمین نشست از سلسله نشستهای ایدهپردازی و نوآوری در علوم انسانی اسلامی برگزار شد
هشتمین نشست از سلسله نشستهای ایدهپردازی و نوآوری در علوم انسانی اسلامی (نشان) با حضور صاحبنظران و پژوهشگران با موضوع «بازتبیین مفهوم سبک زندگی و سبک زندگی اسلامی»، مورخ ۲۵/۶/۱۳۹۵ در مرکز نوآوری و ایدهپردازی علوم انسانی اسلامی (منا)، ساعت ۹ـ۱۱ برگزار شد.
در ابتدا دکتر سید مجید امامی (عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و مدیر جلسه) به اساتید و پژوهشگران خوش آمد عرض کرد و سپس حمید مهدیزاده (پژوهشگر حوزه روانشناسی اسلامی) مقاله خود را ارائه داد و خاطرنشان کرد که در این مقاله با سه رویکرد جامعهشناختی، روانشناسی و اسلامی به سبک زندگی پرداخته است.
مهدیزاده در ابتدا به تعاریف سبک زندگی از منظر جامعهشناسی پرداخت و در نقد و بررسی تعاریف ارائه شده گفت: در این تعاریف به «رفتار با قید نمود جمعی» توجه شده ولی به احساس و تفکر توجه نشده. در علم روانشناسی نیز آنچه تقریباً همه روانشناسان به آن اذعان دارند، «فردی بودن سبک زندگی و توجه به احساس و تفکر» است.
وی در ادامه افزود: دو واژه از واژههای قابل انطباق با سبک زندگی در اسلام، «سنت» و «سیره» است. سنت از نظر لغوی به سه معنای «روش»، «جریان مستمر» و «شکل و صورت» به کار رفته و استعمالهای قرآنی و روایی در معنای اوّل به کار رفتهاند و سیره همان «نوع سبک و روش خاص زندگی هر فرد» است. مهدیزاده در ادامه با توجه به بررسی واژه سیره در کتابهای لغت و آیات و روایات، شواهدی بر مترادف بودن سنت و سیره ارائه و این دو واژه را هم معنا دانست.
وی در پایان تعریف سبک زندگی اسلامی را این چنین ارائه داد: «روش و شیوه نسبتاً ثابت و تجویزی اسلام در فکر، احساس و رفتار برای رسیدن به اهداف موافق با آن».
در ادامه نشست، حجتالاسلام دکتر سقای بیریا (عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره))، یکی از اساتید داور مهمترین نظرات خود را این چنین بیان کرد:
۱٫ موضوع بحث خوب تبیین شده است.
۲٫ اینکه جنابعالی گفتید سبک زندگی اسلامی و واژه «سنت» در قرآن خیلی نزدیک است، درست است ولی اشکال هم دارد؛ زیرا در قرآن، واژه «سنت» در مورد کافران هم به کار رفته است. لذا باید موضوع سبک زندگی را در قرآن و روایات جدا مطرح کنید و همچنین در نتیجهگیری، تعریف سبک زندگی اسلامی و ویژگیهای آن را جدا مطرح کنید.
۳٫ به نظر من معنای سیک زندگی همان تعریف آدلر است: «انعکاس شخصیت و مقتضیات شخصیت در زندگی عینی»، امّا این به معنای قبول ویژگیهای آن نیست و مؤید آن تعابیر «سنت» و «سیره» است، به خصوص تعبیر «سیره».
در ادامه یکی دیگر از اساتید داور، حجتالاسلام دکتر محمد کاویانی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه) به ارزیابی پرداخت و گفت: اصلیترین نکته بنده، مخالفت در انتخاب نوع موضوع است. به نظرم با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری و جامعه امروز، اگر ایشان به بررسی سبک زندگی در یک مجموعه میپرداختند و راه کار ارائه میدادند، بهتر بود.
وی در ادامه افزود: سبک زندگی آنجا معنا پیدا میکند که در رفتارها نمود پیدا کند، نه اینکه فقط به ریشهها بپردازیم. تعریف نهایی آقای مهدیزاده خوب است، امّا به نظرم تعریف «روش نسبتاً ثابت احساس، تفکر و رفتار افراد و گروهها در رسیدن به اهداف و حلً مشکلات» جامعتر است؛ زیرا در آن نگاه اصلاحگرایانه و عینیتگرا لحاظ شده است.
در پایان نشست، آقای مهدیزاده گفت: اینکه گفته شد با انتخاب موضوع مخالفت وجود دارد، بنده عرض میکنم که موضوع پایاننامه بنده روانسنجی بوده و در آنجا به این نتیجه رسیدم که باید به مفهومشناسی بپردازم و این کار خیلی مهم است. ضمن آن که در بیان مسأله عرض کردم که بین رشتهای بودن سبک زندگی (به ویژه با اضافه نمودن قید اسلامی به آن) موجب ابهام در کاربرد واژگانی این اصطلاح شده است. همچنین اگر بخواهیم سبک زندگی را در مسیر اسلام قرار دهیم، نیازمند ارائه تعریف و تبیین دقیق و مناسب برای سبک زندگی اسلامی هستیم. در غیر این صورت، سبکی از زندگی را که از تعریف و میزان تطابق آن با اسلام بی اطلاع هستیم، چگونه میتوان به شکل مؤثر تغییر داد؟