. نظریه‌پردازی قله‌ی فعالیت‌های علمی و آرمان برنامه‌های آموزشی و پژوهشی است | کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی
| امروز دوشنبه, ۳ دی , ۱۴۰۳ | Monday, 23 December , 2024 |
فارسی English

نظریه‌پردازی قله‌ی فعالیت‌های علمی و آرمان برنامه‌های آموزشی و پژوهشی است

به گزارش روابط عمومی دبیرخانه دائمی کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی، مراسم رونمایی از دو اثر جدید مرکز پژوهش ‌های علوم انسانی اسلامی صدرا، چهارشنبه ۲۸ فروردین ماه ۹۸ با حضور حجج الاسلام «رضا غلامی»، «احمدحسین شریفی» و «سید سعید زاهد زاهدانی»، «فرزاد جهان بین»، «عطاءالله رفیعی آتانی»، «مهدی حسین زاده یزدی»، «مهدی عاشوری» و «امیر سیاهپوش» برگزار شد.

حجت الاسلام «احمدحسین شریفی» طی سخنانی با بیان اینکه نظریه‌پردازی، قله فعالیت‌های علمی و آرمان همه برنامه‌های آموزشی و پژوهشی و از مهم‌ترین آمال محققان و اندیشمندان است، اظهار کرد: صعود به این قله توانمندی‌های علمی و مهارتی فراوان، ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی متمایز و شرایط اجتماعی و محیطی خاصی را می‌طلبد. به همین دلیل، در طول تاریخ علمی بشر، صعودیافتگان به این قله، اندک‌شمارند.

متن کامل سخنان حجت الاسلام دکتر احمدحسین شریفی استاد موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) از این قرار است:

نظریه‌پردازی قله فعالیت‌های علمی و آرمان برنامه‌های آموزشی و پژوهشی و از مهم‌ترین آمال محققان و اندیشمندان است. صعود به این قله توانمندی‌های علمی و مهارتی فراوان، ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی متمایز و شرایط اجتماعی و محیطی خاصی را (و به طور کلی علل و عوامل زمینه‌ای فراوانی را) می‌طلبد. به همین دلیل، در طول تاریخ علمی بشر، صعودیافتگان به این قله، اندک‌شمارند. و بنده در این کتاب در فصل پنج عوامل زمینه‌ای نظریه‌پردازی و در فصل هفت نیز ویژگی‌های علمی نظریه‌پردازان را به تفصیل شرح داده‌ام.

در عین حال، بسیاری از اندیشمندان به درستی بر این باورند که در این میان، نقش اصلی و بی‌بدیل در وصول به این قله، بر عهده «روش» است. روشی که با عمل به آن بتوان از پیچ و خم‌ها و پستی و بلندی‌های موجود در مسیر صعود به این قله مرتفع به سلامت عبور کرد.

نقش‌آفرینی روش در این مسیر به گونه‌ای است که حتی اگر توانایی‌ها و استعدادهای شخصی و امکانات و شرایط محیطی و اجتماعی همگی فراهم باشند، اما روشی علمی، واقع‌بینانه و کارامد برای وصول به این هدف در اختیار نباشد، احتمال صعود به قله، نزدیک به صفر است.

با نگاهی به تاریخ علم، این حقیقت انکارناپذیر روشن می‌شود که بی‌ثمری و بیهودگی دانش گذشتگان در بخش‌هایی از طبیعت‌شناسی، نه معلول کم‌کاری‌شان بود و نه معلول کم‌استعدادی‌شان؛ بلکه تنها معلول و محصول روش نادرستی بود که در مطالعه چنان مسائلی به کار می‌گرفتند.

اهمیت روش موجب شده است که دوران اخیر را بعضاً عصر روش بنامند؛ در دوران اخیر شاهد مکتوبات فراوان درباره ابعاد مختلفی از روش مثل روش‌های گردآوری، روش داوری، روش نقد و امثال آن هستیم؛ اما درباره روش نوآوری و نظریه‌پردازی، کتاب‌ها و مقالات اندک‌شماری در اختیار است.

وقتی به عرصه علوم انسانی اسلامی وارد می‌شویم و یا روش نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی را جویا می‌شویم فقر و فقدان منابع معتبر و مفید را بیشتر احساس می‌کنیم. و همواره دانشجویان و محققان علوم انسانی اسلامی بحق مطالبه روشی را داشتند که بتوان با آن نظریه اسلامی را در مسائل علوم انسانی به دست آورد. به راستی چگونه و از چه راهی می‌توانیم از نظر علمی مطمئن شویم نظریه‌ای را که به اسلام نسبت می‌دهیم واقعاً نظریه اسلامی است؟ به تعبیر دیگر، آیا راهی مطمئن برای کشف نظریه اسلامی در مسائل علوم انسانی وجود دارد یا نه؟ اگر هست، مراحل و مسیر آن به چه صورت است؟

البته گذشتگان ما، روش یا روش‌هایی برای استنباط و اکتشاف احکام اسلامی داشتند و آن روش‌ها نیز به اعتقاد بنده در جای خود و در نسبت با کشف و استنباط احکام فردی، کارآمد و موفق بودند.

اما به دلایل مختلف که جای تحلیل آنها اینجا نیست؛ این روش، در بسیاری از حوزه‌ها و قلمروهای علمی مورد نیاز جامعه از کارآیی و کارآمدی لازم برخوردار نیست. یعنی روش اجتهادی مرسوم، به شکل موجود نمی‌تواند در حوزه فقه اجتماعی، فقه نظام و فقه حکومتی کارآیی داشته باشد. بلکه بر اساس روش اجتهادی مرسوم اساساً چیزی به نام فقه نظام و فقه سیاسی و فقه اجتماعی و فقه فرهنگی و فقه مدیریتی بی‌معناست. به همین دلیل، ما معتقدیم، روش اجتهادی مرسوم، برای اکتشاف نظریه اسلامی در حوزه‌های علوم انسانی سترون است. این حقیقتی است که امام خمینی (ره) در پایان دهه اول انقلاب آن را به صراحت بیان کرد و دگرگونی و بازنگری در روش اجتهادی را از عالمان دینی مطالبه نمود. ایشان در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۶۷ در نامه‌ای به یکی از اعضای دفتر خود، می‌فرماید: «اجتهاد مصطلح در حوزه‌ها کافی نمی‌باشد.» و یا در نامه مشهور به «منشور روحانیت» که خطاب به حوزه‌های علمیه نوشتند، می‌فرماید: «روحانیت تا در همه مسائل و مشکلات حضور فعال نداشته باشد، نمی‌تواند درک کند که اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست.» در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۸ در پیامی خطاب به شورای مدیریت حوزه علمیه قم، ضمن تأکید بر حفظ ارکان محکم فقه و اصول رایج در حوزه‌ها، می‌فرمایند: «در عین اینکه از اجتهاد «جواهری» به صورتی محکم و استوار ترویج می‌شود، از محاسن روش‌های جدید و علوم مورد احتیاج حوزه‌های اسلامی استفاده گردد.»

کسانی سعی کرده‌اند که روش‌های جایگزینی برای استنباط نظریه‌های اجتماعی از متون و منابع دینی بیان کنند. و یا از دیگران وام بگیرند. فی المثل روش تحقیق داده‌بنیاد، از سوی برخی از محققان علوم انسانی برای تحقیق در علوم انسانی اسلامی به عنوان روشی مفید و مقبول تلقی شده است؛ و یا شهید صدر تلاش کرد تا روشی ابتکاری که آن را «روش نظریه‌پردازی واقع‌گرا» می‌نامید تولید کند و خودش نیز در برخی از مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی آن را به کار بگیرد. سه فصل از کتاب حاضر (۲، ۳ و ۴) به تحلیل و بررسی روش‌های جایگزینی که برای تولید علوم انسانی اسلامی مطرح شده است و یا مورد استفاده قرار گرفته است، می‌پردازد.

در عین حال، هدف اصلی از تدوین این کتاب ارائه‌روشی جدید برای نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی بوده است. تلاش کرده‌ام روشی کارآمد، واقع‌بینانه، علمی، و پیش‌برنده در این زمینه ارائه دهم. کارآمد باشد به این معنا که بتواند نیازهای علمی و عملی ما را در حوزه‌های مختلف علوم انسانی تأمین کند؛ واقع‌بینانه باشد به این معنا که به دنبال فهم و درک واقعیت‌ها باشد نه آنکه خود مانع و حجابی برای دستیابی به واقعیت باشد؛ علمی باشد به این معنا که امری شخصی و صنفی نباشد و همچنین پیش‌برنده باشد یعنی در خدمت نوآوری و نواندیشی درست و ضابطه‌مند باشد.

من پیش از این در کتاب‌های مبانی علوم انسانی اسلامی و روش‌شناسی علوم انسانی اسلامی بنیان‌های اصلی ارائه مدلی جدید برای نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی را فراهم کرده‌ام. آن دو کتاب علیرغم استقلالی که داشته و دارند، به یک معنا مقدمات علمی ورود به این موضوع را نیز فراهم می‌کنند. به همین دلیل، توصیه من به همه کسانی که می‌خواهند این روش را در تحقیق علوم انسانی اسلامی به کار گیرند و یا می‌خواهند از نظر علمی آن را اعتبارسنجی کنند، این است که اگر تاکنون آن دو کتاب را مطالعه نکرده‌اند، برای فهم دقیق مراد نویسنده و هدف مؤلف، ابتدا آنها را مطالعه کنند.

برچسب‌ها:, ,

Comments are closed.

تصویر ثابت