. نشست «روش‌شناسی علوم انسانی اسلامی» برگزار شد | کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی
| امروز چهارشنبه, ۷ آذر , ۱۴۰۳ | Wednesday, 27 November , 2024 |
فارسی English

نشست «روش‌شناسی علوم انسانی اسلامی» برگزار شد

اولین نشست از سلسله نشست‌های نظریه‌پردازی در قلمرو علوم انسانی اسلامی ۱۴ مرداد ماه ۱۳۹۵ در دبیرخانه کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی برگزار شد.
در این نشست که از ساعت ۱۰:۳۰ آغاز شده بود، دکتر سید محمدرضا تقوی مقاله نظریه‌پردازانه خود با عنوان «روش‌شناسی علوم انسانی اسلامی» را ارائه کرد و در ادامه حجج اسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه و دکتر احمدحسین شریفی به عنوان داوران اصلی این نشست ارزیابی خود را ارائه کردند.
دکتر محمدجواد توکلی، دکتر علیرضا پیروزمند، دکتر محمدحسین کاظمینی، دکتر مهدی عبدالهی و دکتر عطاءالله رفیعی آتانی نیز در ادامه نظرات انتقادی و پیشنهادات اصلاحی خود را ارائه کردند.
دکتر سید محمدرضا تقوی در ابتدا به طور اجمالی رئوس و محورهای اصلی مقاله‌ی خود را توضیح داد و در مورد هدف از پژوهش گفت: «هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به یک نظام نظری و مدل عملیاتی برای روش‌شناسی علوم انسانی- اسلامی است. ابتنای پژوهش بر این اصل استوار است که اگر هستی، مجموعه‌ای است منظم، منسجم، به هم پیوسته، تمام اجزای آن متأثر از یکدیگر، هدفمند و غایتمند، رو به سمتی خاص و تحت ربوبیت الهی که هر کس و هر چیزی را به کمال ویژه خودش رهنمون می‌شود، دستگاهواره‌ی علوم انسانی اسلامی نیز باید آینه‌ی تمام نمای همین واقعیت باشد. لذا پژوهش حاضر کوشیده است، تا در حد وسع خود، به یک نظام نظری و مدل عملیاتی برای روش شناسی علوم انسانی اسلامی دست یابد که دارای ویژگی‌های مذکور باشد.»
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز در ادامه افزود: برای این منظور، مبادی هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی، فلسفه علم، روش‌شناسی و روش‌های پژوهش (هر کدام در ۶ اصل و در مجموع در یک ماتریس ۶*۶) به عنوان مبادی و چارچوب‌های نظریِ نظامِ جامعِ معرفتیِ اسلام در علوم تعریف شدند. بر اساس این چارچوب نظری، شش مسیر برای تولید علم در قالب علوم انسانی- اسلامی مفهوم سازی شدند که عبارتند از شکل‌دهی نظام مفاهیم پایه، تدوین گزاره‌های علمی، نقش دانشگاهیان، فقها، فلاسفه و عرفا در تدوین علوم انسانی اسلامی و مسیر وحدت بخشی به یافته‌ها (نظریه پردازی).»
عضو پژوهشکده تحول و ارتقاء علوم انسانی- اجتماعی دانشگاه شیراز با اشاره به اینکه برازش مدل با توجه به ۳ ویژگی حجیت شرعی، انسجام- هماهنگی و کارآمدی مورد بررسی قرار گرفته است گفت: «در مجموع، نتیجه مطالعه نشان داد که علوم انسانی- اسلامی، به صورت پیشینی و نظری، از حیث هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، فلسفه علم، غایت شناسی، نیاز شناسی و موضوع شناسی، با علوم متداول متفاوت است. همچنین دو دستگاه فکری، به لحاظ مفهوم سازی متغیرها (یا نظام مفاهیم پایه)، مبانی روش شناسی و روشهای تحقیق، معیار صحت، نحوه‌ی استنتاج و رفع تعارض از یافته‌ها با هم متفاوت هستند. در نهایت مسیر دست یابی به علوم انسانی- اسلامی و رهنمودهای عملی، برای محققین علاقمند به استفاده از روش شناسی علوم انسانی – اسلامی، ارائه می‌شود.»

در ادامه‌ی این جلسه حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه ضمن تقدیر از دکتر تقوی که به موضوعی چنین مهم اهتمام کرده و با انگیزه و ایمان به آن پرداخته‌اند، گفت: «اولاً تاریخ رشد علم نشان می‌دهد رشد علم یک امر فرایندی است نه پروژه‌ای. ما هم به این موضوع باید توجه کنیم. بهتر بود آقای دکتر تقوی مباحث فلسفی را از یکی از اساتید و بزرگان اخذ می‌کردند و از این مبانی در مباحث رشته تخصصی خودشان یعنی روانشناسی بالینی استفاده می‌کردند.»
رئیس موسسه حکمت و فلسفه ایران افزود: «در مقاله نوعی خلط مباحث دیده می‌شود. مرز دقیقی بین هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان‌شناسی و… دیده نمی‌شود. خیلی از مفاهیم روشن نیست و دارای ابهام است: کی گفته باید مفاهیم پایه را از دین بگیریم؟ معیار صحت یعنی چه؟ چه تفاوتی بین فلسفه مضاف رشته و فلسفه آن رشته هست؟ عقل تجربی یعنی چه؟ چرا بحث سنت‌های لایتغیر الهی را در صدر مطلب آورده‌اید در حالی که این موضوع جزو موضوعاتی است که ذیل هستی شناسی می‌آید؟ ابهامات این چنینی زیاد است. به همین دلیل بهتر است مبانی فلسفی را از دیگران اخذ کنید و در رشته تخصصی خودتان بکار بگیرید.»
خسروپناه تصریح کرد: «تلقی شما از روش و تفاوت آن با روش شناسی باید معلوم باشد. من مفهوم روش‌های ترکیبی یا ترکیب روش‌ها را نمی‌فهمم. این غلط است، آنچه مهم است فرایند کاربست قواعد است. رابطه طرح شده بین مفاهیم پایه با هم را متوجه نشدم. ترکیب عقل و نقل یعنی چه؟ کدام مدل از نقل با کدام مدل از عقل ترکیب می‌شود؟ یک نوع نقل و یک نوع عقل نداریم.»
این استاد حوزه و دانشگاه در انتها سه پیشنهاد خود را برای تقویت این مقاله مطرح کردند: «۱٫ تعریف دقیق مفاهیم بنیادین؛ ۲٫ اخذ مبانی بنیادین از بزرگان و کاربست آن در رشته تخصصی: در مباحث عام باید از کار دیگران استفاده کرد و ۳٫ در مباحث خاصی مثل تعریف انسان مطلوب در حوزه روانشناسی شما باید نقش جدی و اصلی را ایفاکنید.»
حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمدحسین شریفی دیگر منتقد این مقاله ضمن تقدیر از زحمات دکتر تقوی گفت: «عنوان تحقیق مبهم است و عملاً راهبری نمی‌کند و موجب تحیر بیشتر خواننده می‌شود. واژگان تحقیق در جای خود به‌کار نرفته و خیلی از مفاهیم گنگ و نامشخص است. به طور مثال منظور از اسلامی شدن علوم چیست؟ منظور از علوم انسانی اسلامی چیست؟ لازمه و کارکردها و مؤلفه‌های تحلیل ارائه شده چیست؟ روش تولید و نظریه‌پردازی هم معلوم نیست.»
شریفی افزود: «من در اصلِ مقاله و در حواشی آن ۶۴ نظر گذاشته‌ام که بیش از ۵۰ مورد آن مربوط به محتوای مقاله است و نیاز است نویسنده این اصلاحات را انجام دهند.»
حجت الاسلام دکتر علیرضا پیروزمند دیگر مهمان این جلسه نیز گفت: «جسارت ورود به این میدان خیلی قابل تقدیر است. همین که استاد بنام و توانمندی مثل دکتر تقوی به این عرصه وارد شده‌اند خیلی مهم و ان‌شاءالله مأجور است.»
عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی در مورد محتوای مقاله گفت: «در سطوح مختلف رابطه‌ی بین عقل و نقل مشخص نیست؟ در ماتریس ارائه شده نیز نقش تجربه مشخص نیست یا جایگاهی برای آن دیده نشده.»
پیروزمند افزود: «از نظر فرآیند شناخت، رابطه‌ی بین فلسفه مضاف و روش چیست؟ روش طرح شده از بیرون و به‌صورت یکباره در فلسفه مضاف جای می‌گیرد یا اینکه فلسفه مضاف، هم فلسفه علم است و هم فلسفه روش؟ این باید روشن شود.»
دکتر محمدجواد توکلی دیگر مهمان این جلسه گفت: «آنچه مربوط به بزنگاه مباحث روشی است در اینجا مفقود است. برخی مبانی در ابتدای مباحث طرح شده اما ربطی بین این مبانی و نظریه ایجاد نمی‌کنند. در کار خیلی از دوستان گاهی بیان مبانی فقط برای بیان اصول و اعتقادات است که بله «من خدا را قبول دارم»، «آخرت و قیامت هست» و… اما در عمل ربطی بین این مبانی و نظرات مطرح شده ایجاد نمی‌شود.»
عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) افزود: «در اینجا بیشتر به ابعاد شناختی موضوع توجه شده تا به ابعاد انگیزشی. چرا بین معرفت شناسی عام و خاص تفکیک شده اما هستی شناسی عام و خاص و نیز انسان شناسی خاص و عام از هم تفکیک نشده است؟ دلیل این تفاوت در تمایز گذاری چیست؟»
توکلی تصریح کرد: «تعریف ارائه شده در مقاله از مبناگروی با تعریف علما متفاوت است همین‌طور تعریف ارائه شده از علم حضوری. مسیرها خیلی مبهم و نامفهوم است. مفاهیم پایه هنوز نیاز به تدقیق بیشتر دارد و بهتر است از معرفت شناسی علم خاصی مثل اقتصاد یا روانشناسی به معرفت شناسی عام علوم انسانی اسلامی برسیم.»
حجت الاسلام محمدحسین کاظمینی منتقد دیگر این مقاله گفت: «اطلاق مدل یا الگو بجای نظریه به موضوع طرح شده شاید بهتر باشد. ممکن است گزاره‌ها را نتوانیم از منابع و مبانی بگیریم اما لازم است نسبتی بین این گزاره‌ها و حجیت منابع برقرار کنیم.»
این پژوهشگر حوزه و دانشگاه افزود: «باید مشخص کنید این مدل یا فرآیند چقدر نوآورانه است؟ آیا قبل از این به این حرف‌ها پرداخته نشده است؟ به نظر می‌آید خیلی از این مباحث قبلاً گفته شده است. همچنین لازم است بین مبانی و مبادی تفکیک کنید.»
دکتر مهدی عبدالهی با اشاره به اینکه نگاه از بالا به موضوع علوم انسانی اسلامی الزامات خاصی دارد و دشواری‌های خاص خودش را هم به دنبال دارد گفت: «اگر برای نیل به علوم انسانی اسلامی مراحلی چند را در نظر بگیریم، یک اندیشمند نمی‌تواند همه‌ی این مراحل را عهده‌دار شود و هر مرحله را یک یا چند نفر باید به فرجام برسانند و زنجیره آن با هم پیوند بخورد. همچنین کل مبانی باید دقیق و خط کشیده شده مشخص شود. ماتریس ارائه شده، روابط بین مفاهیم را دقیق مشخص نکرده است.»
دکتر عطاءالله رفیعی آتانی، دبیر علمی چهارمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی نیز گفت: «در خصوص دعوای تقدم فلسفه یا علم و اینکه کدام یک ابتدا شکل گرفته و کدام بر دیگری متکی است یا بر آن ابتنا دارد دعوایی است که در اینجا نباید خیلی به آن بپردازیم. واقعیت تاریخ علم حاکی از تقدم فلسفه بر علم است. فرض کنیم معتقد باشیم علم بر فلسفه مقدم بوده و ابتدا علم شکل گرفته و مبتنی بر آن فلسفه آن علم شکل گرفته است. حتی اگر این فرض را هم بپذیریم نباید ما الان تشکیک در فرض اول ایجاد کنیم و باید از فلسفه شروع کنیم. ما فرصتی برای از دست دادن زمان نداریم بعلاوه اینکه ما معارف غنی در بخش فلسفه در اختیار داریم که بخوبی می‌توانیم آن را در علوم انسانی اسلامی بکار بگیریم.»
رفیعی تصریح کرد: «در شرایط کنونی ما دقیقاً به کسانی نیاز داریم که هم فلسفه را بفهمند و هم در علمی خاص متخصص و متبحرند مثلاً عالم علم رواشناسی یا اقتصادند. این نوع افراد می‌توانند در تولید علوم انسانی اسلامی موفق باشند. لذا به نظر من مقاله‌ی دکتر تقوی مقاله‌ای است روش‌شناسانه اما معلوم نیست خود این مقاله با چه روشی به دست آمده است. خوب بود روشی برای طرح این دیدگاه مطرح می‌کردند.»
عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران در ادامه گفت: «افزوده‌ی شما بر این دسته مباحث که قبلاً در خصوص آن فراوان بحث شده چیست؟ یا اینکه ملاک اسلامیت مدعیات مقاله کجا است؟»
وی افزود: «پیشنهاد مشخص بنده این است که مقاله را اگر در فضای روانشناسی مطرح کنید، یک قدم ما را و دیدگاه اسلامی را جلو برده‌اید. خوب است مفاهیم پایه را دقیق تعریف کنید. مفاهیم کمتر اما پر محصول‌تر. هر اندازه در این حوزه گام بردارید خیلی مهم است، حتی کمِ آن هم خیلی زیاد است.»
دکتر تقوی ضمن تشکر از انتقادات مطرح شده نسبت به مقاله گفت: «اولاً اجتماع این علما در چنین محفلی و انسجام آنها خیلی مهم است. هم افزایی بسیار مهم است. ما باید فکر کنیم این دانش‌های تکه تکه را چگونه می‌توان با هم منسجم کرد.»
وی افزود: «بخشی از ایراداتی که بیان شد در مقاله اصلاح شده که البته هنوز این نسخه اصلاحی به دبیرخانه ارسال نشده است. بخشی از مطالب را هم باید من بیشتر توضیح بدهم تا ابهامات مرتفع شود. و البته بخشی از مطالب را هم باید اساتید بیشتر توضیح دهند چون برای من مبهم بود.»
تقوی در انتهای این جلسه گفت: «دو شیوه برای ادامه کار می‌شود در نظر گرفت: یا اینکه بگذاریم کار کامل شود و بیاید بیرون که در این صورت مورد استفاده قرار می‌گیرد یا دست کم موجب تحریک دیگران برای ورود به بحث می‌شود یا اینکه من با یک یا دو نفر از اساتید ممحض در مبانی برای تقویت این مقاله همکاری کنم.»
پس از نکات مطرح شده در این جلسه، داوران روش دوم را تایید کردند.

 

برچسب‌ها:, , , , , , , , , ,

Comments are closed.

تصویر ثابت