مستضعفان چگونه می توانند تمدن نوین بیافرینند؟
به گزارش دبیرخانه دائمی کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی،به نقل از روابط عمومی مجمع عالی علوم انسانی اسلامی،هفتمین نشست اساتید منتخب علوم انسانی اسلامی با موضوع مطالعات نظری تمدن نوین اسلامی، صبح امروز، پنجشنبه ۳ بهمن ماه ۱۳۹۸ در مشهد مقدس برگزار شد.
حجت الاسلام حبیب الله بابائی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این نشست علمی به ارائه مقاله خود با عنوان «امکان تمدن در در وضعیت استضعاف از منظر قرآن» پرداخت و گفت: تمدن کلان ترین نظام مناسباتی انسانی است. ما در ادبیات تمدنی تهی از ادبیات قرآنی نیستیم و آنچه که فهم مشترک ما را در جهان اسلام تسهیل می کند، ادبیات قرآنی است.
وی در بیان مفهوم استضعاف و ماهیت آن عنوان کرد: استضعاف به معنای القای ضعف و پیدا کردن نقطههای ضعف و به معنای ضعیف شمردن و یا ضعیف کردن چیزی است که این امر میتواند ابعاد مختلف و سطوح متعددی داشته باشد.
بابایی با اشاره به اینکه پذیرش استضعاف و ضعف، امر ارادی است، افزود: تصور و القای ضعف، گاه از سوی شخص دیگری انجام می شود و گاه از سوی خود فرد مستضعف پیدا میشود. آنجا که فرد مستضعف خود را فاقد توان و فاقد شایستگی میداند او در واقع خود را مستضعف ساخته است. گاهی نیز استضعاف در جهت انسداد مسیرهای رشد و زمینه سازی برای ضعف و سستی است تا دیگری تضعیف گردد و قوای خود را از دست بدهد.
این کارشناس حوزه تمدن پژوهی، افزود: استضعاف دارای سطوح خرد و کلان (استضعاف تمدنی) است و آیاتی که در کلام نورانی وحی وجود دارد بر استضعاف کلان اشاره می کند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: استضعاف همواره عامل ضعف نیست، بلکه میتواند زمینهای باشد که فرد استضعاف شده در مسیر مقاومت و ایستادگی و در جهت رشد و تعالی قدم بردارد و استضعاف تمدنی که در حال حاضر در جامعه رخ میدهد عزت ما را هدف قرار میدهد و ما می توانیم در برابر آن قوی شویم و مکنت پیدا کنیم.
وی با طرح این پرسش که آیا در وضعیت غیبت و در وضعیت استمرار استضعاف، امکانی برای حرکت تمدنی در جامعه وجود دارد یا نه و آیا اساساً می توان تمدن مستضعفین داشت و مستضعفان در عین استضعاف می توانند حرکت تمدنی و یا احیای تمدن را داشته باشند، گفت: تمدن اقتضای نوعی از اقتدار
را دارد که در وضعیت استضعاف اجتماعی این اقتدار نشدنی و ناممکن است.
وی افزود: اما اگر استضعاف را به گونه ای دیگر تعریف کنیم که در آن بین ضعف و استضعاف تفکیک شود و بر این نکته همچنان تأکید کرد که همیشه چنین نیست که استضعاف منجر به ضعف در ناحیه اقتدار اجتماعی و یا ضعف در ناحیه امکان ایمان و عمل صالح شود، آنگاه می توان برای مستضعفان، اقتداری را تعریف کرد، و برای مستضعفان امکان عمل صالحی را ترسیم کرد. در چنین وضعیتی که عملیات استضعاف همچنان ادامه پیدا می کند. مومنان و مستضعفان با استقامت در برابر جریان استکبار، کسب اقتدار و کسب ایمان و عمل صالح میکنند و در کسب ایمان و اقتدار، می توانند به سمت تمدن حرکت کنند. این بدان معناست که اگر مستضعفان بتوانند در برابر عملیات روانی استضعاف مقاومت کرده و اجازه ندهند که استضعاف منجر به ضعف آنها بشود، آنها می توانند دست به ساخت تمدن نوین بزنند ولو آنکه همچنان مستضعف باقی بمانند.
وی افزود: اراده انسانی در مواجهه با استضعاف مهم است. اگر اراده فرد در برابر استضعافگر بر تسلیم و تمکین تعلق بگیرد، بی شک استضعاف هم به ضعف و ناتوانی منتتهی خواهد شد و اگر اراده انسانی بر مقاومت و ایستادگی تعلق بگیرد، عملاً استضعاف به قوت و رشد فرد مستضعف منجر خواهد شد.
بابائی با بیان اینکه اقتدار صرفاً با خروج از ضعف روی نمیدهد، بلکه باید به خروج از ذلت و ورود به عزت بیانجامد تا بتوان به استضعاف خاتمه داد، گفت: انسان تمدنی باید عزت انسانی داشته باشد و کسب این قوت در دوره غیبت ممکن است.
وی ادامه داد: اقتدار، ایمان و عمل صالح موجب رفع استضعاف نمیشود، ولی میتواند زمینه ساز شکل گیری تمدن اسلامی در دوره غیبت و آنگاه ظهور امام عصر(عج) بشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: اگر تمدنی شکل بگیرد، نه فقط اقتدار بهتر و امکانی برای ایمان و عمل صالح فراهم میشود، بلکه امکان خروج از وضعیت استضعاف زدگی و رهایی از عملیاتی روانی استضعاف و به رخ کشیدن اقتدار خود و برچیدن زمینه های روانی و تبلیغاتی استضعاف هم بهتر و سهلتر خواهد شد.