. روان‌شناسی اسلامی به عنوان یک مکتب | کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی
| امروز یکشنبه, ۴ آذر , ۱۴۰۳ | Sunday, 24 November , 2024 |
فارسی English

روان‌شناسی اسلامی به عنوان یک مکتب

به گزارش روابط عمومی دبیرخانه دائمی کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی، پنجمین کرسی ترویجی دبیرخانه دائمی کنگره با ارائه‌ی حجت‌الاسلام دکتر محمد کاویانی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه) و با موضوع «روان‌شناسی اسلامی به عنوان یک مکتب»، دوشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه ۹۸ در دبیرخانه قم برگزار شد.

در این نشست حجت‌الاسلام دکتر محمدجواد زارعان (عضو هیئت علمی جامعه‌المصطفی العالمیه) به عنوان ناقد و حجت‌الاسلام دکتر حمید رفیعی‌هنر (عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) به عنوان دبیرجلسه حضور داشتند.

در ابتدای این نشست علمی دکتر کاویانی مقاله خود را ارائه داد و گفت: روانشناسی اسلامی در ۴ سطح قابل بررسی است:

سطح اول، برآورده کردن نیازهای کاربردی جامعه اسلامی توسط روانشناسی معاصر است.

سطح دوم، نقد و بررسی بعضی از یافته‌های روانشناسی معاصر (از نظریه‌ها تا تکنیک‌ها) از دیدگاه اسلامی است.

سطح سوم: ارائه نظریه‌هایی در بعضی از شاخه‌ها و حوزه‌های روانشناسی. به عنوان نمونه می‌توان به این آثار اشاره کرد: روانشناسی شخصیت (محمد صادق شجاعی)، درمانگری معنوی چند بعدی (جان بزرگی)، درمانگری توحیدی یکپارچه (محمدحسین شریفی نیا)، سبک زندگی اسلامی (محمد کاویانی)، شادی در اسلام (عباس پسندیده) و … .

سطح چهارم، ترسیم نقشه راه، برای رسیدن به «روانشناسی اسلامی به عنوان یک مکتب» است، این سطح، مورد نظر این پژوهش است.

وی سطح چهارم را به عنوان دیدگاه منتخب خود انتخاب کرد و گفت: از جمله ویژگی‌های این دیدگاه عبارتند از:

  1. نقشه راه است، نه راه رفته شده؛ یک پازل جامع است که باید حل شود و خانه‌هایش پر شود.
  2. تمام ابعاد مثل «رشد»، «انگیزش و هیجان»، «شخصیت»، «یادگیری»، «اجتماعی»، «روان‌سنجی»، «آسیب‌شناسی و درمان» و… را در کنار هم و به عنوان یک کل یکپارچه می‌بیند.
  3. ذیل «سیستم جامع مفهومی اسلام» جای می‌گیرد و با دیگر علوم اسلامی تنافی ندارد.
  4. این روانشناسی، در علم تجربی، منحصر نمی‌شود، بلکه یکی از روش‌های مورد استفاده‌اش، تجربه است.
  5. نگاه به انسان از بُعد «جسمانی» به بُعد «جسمانی- روحانی» و از بُعد «دنیائی» به بُعد «دنیائی- آخرتی» تعمیم می‌یابد. از نگاه «توصیفیِ صرف» به نگاه «توصیفی- تجویزی» و ارزشی تعمیم خواهد یافت.
  6. این روانشناسی «تأسیسی» خواهد بود، چون وجود بالفعل ندارد.
  7. این روانشناسی کاملاً «قرآن بنیان» است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، مهم‌ترین و کاربردی‌ترین ویژگیِ این دیدگاه را «ایفای نقش در جامعه سازی اسلامی» دانست.

عضو شورای علمی پنجمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی در پایان ارائه خود به موضوع روانشناسی اسلامی اشاره کرد و گفت: موضوعاتی همچون «نفس»، «روح»، «فطرت»، «عمل»، و …. مطرح است. روح قابل پذیرش نیست، چون فقط به بعد تجردی اشاره دارد، نه بعد تعلقی. فطرت و عمل، قابل پذیرش نیست، چون جامعیت لازم را ندارند. «نفس» به عنوان موضوع، قابل پذیرش است، چون هم جامع است، هم بعد تعلقی را شامل است و تمام رفتار و تجلیات روانی، ناشی از آن است.

پس از ارائه دکتر کاویانی، دکتر محمدجواد زارعان (عضو هیئت علمی جامعه‌المصطفی العالمیه) به عنوان استاد ناقد، مهم‌ترین نکات خود را چنین بیان کرد:

  1. پرداختن به این موضوع خیلی خوب است.
  2. ساختار بحث، مشخص نیست؛ مسائل اصلی و فرعی مترتب بر آن نه در شکل ظاهر و نه در محتوا چندان مشخص نیست. ترتب مباحث بر یکدیگر روشن نیست.
  3. سؤالات اصلی و فرعی (یا هدف و جهت بحث) دقیق و مشخص نیست. مشخص نیست که در صدد ارائه یک نظریه است یا نگاه عملیاتی و کاربردی آن. در چکیده سه سؤال آمده است که دو سؤال مربوط به حیطه عمل و یک سؤال مربوط به حیطه نظر است.
  4. ما برای فهم مطالب دو سه کانال داریم: تعریف مفاهیم، بیان مسئله، سؤالات اصلی و فرعی … . متأسفانه در این بحث دقت لازم در ارائه این مطالب نشده است.
  5. کلیدواژه‌ها و از جمله واژه “مکتب”، “قرآن بنیان”، “سیستم جامع مفهومی اسلام” تعریف نشده‌اند. البته در این مقاله در مباحث اول آن از تبیین مقوله مکتب صحبتی نشده است. در اواخر در بحث از مفاهیم اساسی گفته شده که از دو جهت می‌توان روانشناسی اسلامی را مکتب نامید. یکی به دلیل فرمایش شهید صدر و یکی به دلیل مترادف بودن مکتب با واژه سیستم.
  6. گویا نوعی خلط بین دو بحث صورت گرفته است. بحث اول: امکان تحقق روانشناسی اسلامی، بحث دوم: اثربخشی روانشناسی اسلامی حاضر در جامعه اسلامی و خدمت‌های مفید عملیاتی.
  7. بحثی را با عنوان “نگاه سیستمی در روانشناسی” باز می‌کنید ولی عملاً وارد بحث سیستم اسلام و بلکه علوم اسلامی می‌شوید.
  8. در برخی تشابهات و تفاوت‌های ذکر شده تأمل هست

گفته شده: “بعضی از تشابهات عبارتند از: ۱٫ تعریف یکسان دارند: روانشناسی عبارت است از علم بررسی رفتار و تجلیات روانی؛ ۲٫ اهداف نظری یکسان دارند. هر دو به «توصیف»، «تبیین»، «پیش‌بینی» «تغییر یا اصلاح» رفتار می‌پردازند؛ ۴٫ هر دو از دستاوردهای قابل دفاع و پذیرفته‌شده روانشناسی معاصر در مکاتب مختلف، استفاده می‌کنند.

در ادامه اساتید و پژوهشگران حوزه روانشناسی اسلامی به سؤالات و نظرات خود پرداختند. در پایان نشست، صاحب‌نظر محترم به توضیحاتی در رابطه با نقدهای استاد ناقد و سؤالات اساتید و پژوهشگران پرداخت و مقرر گردید پیشنهادات در اصلاح و تکمیل مقاله مدّنظر قرار گیرد.

 

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , , ,

Comments are closed.

تصویر ثابت