. رضا غلامی: نهادینه سازی نقد، از لوازم حکمرانی مطلوب در نظام فکری اسلام است | کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی
| امروز سه شنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۳ | Tuesday, 3 December , 2024 |
فارسی English

رضا غلامی: نهادینه سازی نقد، از لوازم حکمرانی مطلوب در نظام فکری اسلام است

رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی در مراسم افتتاحیه کنفرانس سیاست گذاری عمومی و حکمرانی اسلامی بیان کرد: از لوازم حکمرانی مطلوب در نظام فکری اسلام، نهادینه سازی نقد است درحالیکه ما معمولاً از نقد فقط یک درک فانتزی داریم اما توجه نداریم که یکی از رموز اصلی شکل گیری حکمرانی مطلوب، شکل گیری جریان نقد واقعی و غیر تشریفاتی، و قراردادن آن به عنوان بخش مهمی از دستگاه حکمرانی است.

به گزارش روابط عمومی مجمع عالی علوم انسانی اسلامی، مراسم افتتاحیه کنفرانس سیاست گذاری عمومی و حکمرانی اسلامی امروز دوشنبه ۲۹ آذرماه با حضور میثم لطیفی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور، حجت الاسلام رضا غلامی دبیر علمی کنفرانس، حجت الاسلام سید سعید رضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، عبدالحسین کلانتری معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری، حجت الاسلام نجف لک زایی رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، محمود حکمت نیا معاون حقوق مالیات فکری وزیر دادگستری و عطاءالله رفیعی آتانی قائم مقام مرکز پژوهش‌های مجلس در مرکز همایش های بین المللی برگزار شد.

حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی در مراسم افتتاحیه به ده نکته درباره حکمرانی اسلامی اشاره کرد وگفت: ما برای اداره درست کشور و قرارگرفتن در مسیر پیشرفت همه جانبه، نیازمند شکل گیری حکمرانی علمی به معنای دقیق کلمه هستیم. حکمرانی علمی، معمولاً در مقابل حکمرانی ذوقی، سلیقه ای و مبتنی بر دریافت های جزء نگرانه‌، غیر نظام‌مند و ساده سازی شده از مسائل، و سپس ارائه راهکارهای محاسبه نشده، غیر دقیق و تضمین نشده برای حل مسائل قرار می گیرد.

وی افزود: واقعیت این است که ما تصور کرده ایم با سخنرانی و طرح مجموعه ای از ایده آل ها یا شعارهای زیبا می توان کشور را اداره کرد. این در حالی است که بدون شکل گیری یک سیستم حکمرانی علمی و تن دادن به همه لوازم و اقتضائات آن، اداره کشور بزرگی مانند ایران با هزاران مسأله ریز و درشت- اعم از درون زا و برون زا- که اغلب این مسائل نیز با همدیگر به صورت آشکار یا پنهان ارتباط تنگاتنگی دارند، میسر نشده و نوعی از آشوبناکی و التهاب و چالش زایی، مدیریت کشور را فرا خواهد گرفت.

غلامی اضافه کرد: در یک نظام اسلامی، علمی می تواند سیستم حکمرانی را کارآمد سازد که نه فقط چتر جهان بینی الهی بر سر آن باز باشد، بلکه بتواند با بهره گیری حداکثری از تعالیم دینی و تبدیل آن به یک عقلانیت نظری و عملیِ کارآمد و پیشرفته، فرصت تحقق ارزش های اسلامی را در رگ های سیستم حکمرانی کشور بوجود بیاورد. طبیعی است چنین علمی در حکمرانی‌ سکولار نیست اما سکولار نبودن این علم به منزله عدم بهره گیری کافی و به جا از تجربه یا تفسیر نخواهد بود.

غلامی تصریح کرد: از گذشته دور، بعضی با طرح پادارادوکس‌گونه حکمرانی علمی در برابر حکمرانی فقهی، تلاش می کردند ادعای فقه به پوشش دهی به تمامی مسائل فردی و اجتماعی را به منزله بی اعتنایی تفکر اسلامی به مدیریت علمی و قرارگرفتن فقه به جای علم معرفی کنند این در حالی است که اگر کسی با فلسفه فقه کمی آشنایی داشته باشد، تایید می کند که با وجود باید ها و نبایدهای صریحی که فقه- با ابتنای بر هست ها- برای زندگی مدنی انسان، آن هم به مثابه تکلیف شرعی، مطرح می کند، نه فقط استنباطِ همین بایدها و نبایدها – چه در عرصه موضوع شناسی و چه در عرصه عرف شناسی، مصلحت شناسی و غیره- بدون مددگیری روشمند از علم ممکن نیست، بلکه تحقق همین باید ها و نبایدها در فقدان شکل گیری مدیریت علمی امکان پذیر نخواهد بود.

رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی با اشاره به اینکه در نظام فکری اسلامی حکمرانی مطلوب، حکمرانی علمی است، افزود: جدای از مباحث نظری حاکم بر حکمرانی که در جای خود محل بحث تفصیلی است، ورود علم به عرصه های میدانی، جز با وجود اطلاعات جامع، دقیق و روزآمد میسر نیست. اغراق نیست اگر بگویم در جهان معاصر، وجود اطلاعات لازمه حکمرانی موفق است و کشورها برای دست یابی به اطلاعات، علاوه بر استفاده از مکانیزم های پیشرفته، ابایی از سرمایه‌گذاری های عظیم ندارند.

وی با اشاره به اینکه نباید از نظر دور داشت که مساله مندی، لازمه حکمرانی علمی است، افزود: وقتی از مسأله صحبت می شود، مسأله با ساده سازی، در حد یک مشکل یا چالش عمده که بعضاً بر سر زبان ها افتاده است تقلیل می یابد و تصور می شود مسأله به معنای آگاهی کلی نسبت به مشکلات و چالش هاست. این در حالی است که مسأله همان گره کانونی است که در دو سطح کلان یا خُرد، عامل بروز خیلی از مشکلات و یا چالش هاست و غالباً با چشم عادی و اذهان ساده قابل درک نیست.

غلامی یکی دیگر از لوازم حکمرانی مطلوب در نظام فکری اسلام، نهادینه سازی نقد عنوان کرد و افزود: ما معمولاً از نقد یک درک فانتزی داریم اما توجه نداریم که یکی از رموز اصلی شکل گیری حکمرانی مطلوب، شکل گیری جریان نقد واقعی و غیر تشریفاتی، و قراردادن آن به عنوان بخش مهمی از دستگاه حکمرانی است. در واقع، در جامعه ای که نقد علمیِ سازنده و روشمند غایب باشد، جامعه به بیماری های بدون درد مبتلا می شود که دفعتاً آن را به سمت چالش، بحران و حتی انهدام سوق خواهد داد.

وی با اشاره به اینکه ایده های طلایی حکمرانی معمولاً در رویارویی های سخت فکری و در رقابت های دشوار خلق می‌شود، افزود: اگر در دانش یا کُنش های حکمرانی چنین رویارویی ها یا رقابت های سختی تجربه نشود، نه فقط امکان ظهور ایده های طلایی یا گشایش‌گر در دانش حکمرانی فراهم نخواهد شد بلکه در کُنش گری های حکمرانان نیز پختگی لازم و توانایی مناسب برای اجرای ایده های طلایی مهیا نخواهد شد.

وی، وجود نظم اجتماعی را یکی دیگر از لوازم و مقتضیات شکل گیری حکمرانی مطلوب عنوان کرد و افزود: اگر حداقل هایی از نظم اجتماعی و قانون گرایی در جامعه وجود نداشته نباشد، اصولا یا حکمرانی علمی و مطلوب مجالی برای ظهور و بروز پیدا نمی کند و یا قدرت خود را برای شناخت مسائل کنونی جامعه، پیش بینی آینده و از همه مهم تر پیاده سازی عملی ایده های خود از دست می دهد. فقدان نظم، ‌جامعه را و مناسبات انسانی و مدیریتی درون آن را غیر قابل پیش بینی می کند و همین امر به اضطراب اجتماعی و در یک گام جلوتر، افسردگی اجتماعی تبدیل می شود.

غلامی اضافه کرد: وقتی حکمرانی علمی شد، رابطه دانشگاه با دولت و جامعه همچون رابطه با صنعت، یک رابطه متقابل، منطقی و سازنده خواهد بود. در این میان، مهم این است که دانشگاه به حلقه اصلی از مجموعه حلقات حکمرانی تبدیل شود.

وی ادامه داد: بی نسبتی دانشگاه با دستگاه حکمرانی و البته جامعه نشان از وجود یک بیماری بزرگ در نظام آموزش عالی است  که بیش از هر چیز منطق هزینه و فایده در دانشگاه‌ها را کاملا زیر سئوال برده و دانشگاه را به محلی برای صدور مدرک و تبع آن، وجاهت بخشی به فرهنگ بیمار مدرک گرایی تنزل می دهد.

وی در پایان تاکید کرد: واقعیت این است‌ که در جوامعی که حکمرانی خودسر جای حکمرانی علمی را گرفته است نه فقط مساله ای به صورت جدی در سازمان مدیریتی کشور وجود ندارد بلکه به طریق اولی دانشگاه‌ها در پازل حکمرانی، از منزلت و جایگاهی برخوردار نبوده و همین که بی دردسر باشند کفایت می کند؛ این در حالی است که رابطه متقابل دانشگاه و دستگاه حکمرانی، هم می تواند تقویت دانشگاه ها و هم تقویت حکمرانی را در پی داشته باشد. البته نهاد علم نه تنها حکمرانی علمی را شکوفا می کند بلکه حکمرانان جامعه را نیز پرورش می دهد.

برچسب‌ها:

Comments are closed.

تصویر ثابت