دهقانی: تحول علوم سیاسی در شورای تحول صورت نمیگیرد/ نوروزی: یکی از کاستیهای تولید دانش اسلامی جزیرهای عمل کردن بوده است
به گزارش دبیرخانه دائمی کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی،ششمین قسمت از برنامه همراه با خرد با موضوع علوم سیاسی اسلامی با حضور حجت الاسلام محمدجواد نوروزی عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و سیدجلال دهقانیفیروزآبادی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی از شبکه چهار سیما پخش شد.
دهقانی فیروزآبادی در ابتدا در تعریف علوم سیاسی اسلامی گفت: درباره این سوال اختلاف نظر است. اینکه آیا اسلام متضمن امر حکومت است و یا صرفا به امور زندگی شخصی افراد می پردازد که گاهی از آن به سکولاریسم یاد می کنیم. جدایی دین از سیاست معنای خاص سکولاریسم است.
این نظریه پرداز حوزه روابط بین الملل افزود: عده ای معتقدند اسلام واجد بعد اجتماعیات هم نیست و به همین علت دارای دیدگاهی در امر سیاست نیست. اما در تجربه تاریخی و در سیره پیامبر(ص) و امام علی(ع)، دین اسلام متضمن امر سیاست است. حضرت پیامبر(ص) حکومت تشکیل داد پس دین اسلام دین سیاسی بالذات است و نمی توان آن را عاری از سیاست دانست.
دهقانی فیروزآبادی بیان کرد: اگر علم سیاست و علوم سیاسی به بررسی حکومت و سیاست و دولت می پردازد، می توانیم بگوییم اسلام به عنوان سبک زندگی و جهان بینی درباره این امور دارای دیدگاه است. بنابراین همه اعتقاد دارند آنچه که موضوع علم سیاست مدرن است در اسلام هم وجود دارد. اما شاید این اختلاف باشد که آیا باید استخراج و استنباط کنیم.
وی ادامه داد: اگر ما علوم سیاسی و علم سیاست را بررسی روابط قدرت و چگونگی اعمال قدرت بدانیم، در اسلام و قرآن و روایات نیز در این باره صحبت شده است و پیامبر(ص) همه این موازین را مدیریت می کرد. پس اگر علم سیاست را به تعبیر قدما تدبیر مدون بدانیم، تدبیر مدون صورت گرفته است.
نوروزی در ادامه با اشاره به علوم سیاسی اسلامی گفت: علوم سیاسی اسلامی دانشی است که به تدبیر امر جامعه می پردازد. اینکه چگونه جامعه را تدبیر کنیم که اهدافی که دنبال آن هستیم را تامین کنیم. این اهداف در هر جامعه ای تعقیب می شود و به نظام فکری بستگی دارد. اگر جامعه مادی باشد اهداف آن هم مادی خواهد بود ولی در اندیشه اسلامی چون انسان موجود دو بعدی است طبیعتا دانش سیاسی اسلامی به تمشیت و تدبیر امور جامعه در جهت تامین مصالح مادی و معنوی می پردازد. و یا به تعبیر آنچه که در دانش علم سیاست جاری است به تامین معیشت و امنیت و در اندیشه اسلامی ایجاد بستری برای رشد و تعالی جامعه می پردازد.
وی افزود: چون در حوزه تمدنی اندیشه اسلامی و در روند گذار جامعه اسلامی ما دانش های مختلف اسلامی مانند فقه و فلسفه و کلام و تفسیر طبیعی داریم، اگر بر دانش های اسلامی و منابع آن تامل کنیم، می توانیم در عرصه اسلامی دانش سیاسی اسلامی داشته باشیم. ما به این سنخ از آیات و روایات یا دانش برآمده از آنها دانش سیاسی اسلامی می گوییم.
وی درباره فرق فقه با علم سیاسی اسلامی گفت: با توجه به حوزه دانش هایی که بیان شد اگر بخشی از فقه را درنظر بگیریم که ناظر به اداره جامعه است یا بخشی از فلسفه کلان اسلامی را در نظر بگیریم که به سعادت انسان در امور اجتماعی و سیاسی می پردازد، می توانیم این بخش را جزو فلسفه سیاسی بدانیم.
وی در جواب این پرسش که وضعیت حوزه علمی علوم سیاسی در نظریه پردازی و نسبت آنها با یکدیگر را چگونه می بینید؟ گفت: در عرصه دانش سیاسی اسلامی اگر وضعیت امروز را با زمان پیروزی انقلاب درنظر بگیریم رشد زیادی در عرصه علوم سیاسی با نگاه اسلامی داشته ایم. در آغاز انقلاب آثار در عرصه علوم سیاسی بیشتر ترجمه ای و اندک بودند. اما فقه سیاسی کلام سیاسی و دانش سیاسی امروز بسیار رشد داشته است. اما با توجه به چهار دهه از پیروزی انقلاب انتظار می رود بیشتر وارد این فضا شده باشیم اما در مجموع وضعیت با آغاز انقلاب قابل مقایسه نیست.
دهقانی فیروزآبادی درباره ارزیابی وضعیت علوم سیاسی موجود گفت: علوم سیاسی بومی یا اسلامی نسبت به سالهای اولیه پیروزی انقلاب پیشرفت کرده است. البته توسعه بیشتر کمی بود تا کیفی. ما به دنبال علوم سیاسی کاربردی هستیم. ما به دنبال علم نافع هستیم و شاید در آن حوزه در شرایط بهینه نیستیم.
این محقق و نویسنده کشورمان در جواب این سوال مجری که علوم سیاسی موجود چقدر در تبیین و تحلیلی مسائل سیاسی جامعه و روابط و نسبت دولت ها کارآمد است، گفت: وضعیت علوم سیاسی ما در شرایط مطلوب قرار ندارد. و یکی از نقدهای درستی که در حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل و دیگر شاخه های علوم انسانی و اجتماعی وارد است این است که علوم انسانی به صورت عام و علوم سیاسی به صورت خاص کاربردی نیست و نمی تواند مسائل و مشکلات حوزه اجتماع و سیاست و نظام سیاسی جامعه را به خوبی تبیین کند. شاید علوم سیاسی و روابط بین الملل در کشور ما جزو رشته های نوپا محسوب می شوند.
وی اظهار کرد: در غرب ۳۰۰ سال از وجود علوم سیاسی می گذرد البته در جهان اسلام این علم بی سابقه نیست و تدبیر مدون بخشی از دانش سیاسی مسلمین بود اما به صورت مدرن دانش سیاسی دارای مشکلات خاصی است که انتظار می رود شاخه های علوم انسانی آن را پاسخگو باشد.
دهقانی فیروزآبادی بیان کرد: یکی از دلایل مهم این مشکل در نظام آموزشی است زیرا آموزش محور است و مساله محور و پژوهش محور نیست. به همین علت یکی از رسالت های تحول علوم انسانی کاربردی کردن علوم سیاسی است. ما در بحث تحول اسلامی سازی، روزآمد شدن و کارآمد کردن و بومی سازی علم را داریم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: روزآمدی و کارآمدی و کاربردی کردن ایجاب می کند که علوم سیاسی پاسخگوی مسائل باشد. این نقد بخشی به نظام آموزشی وارد است و از سوی دیگر جدایی حوزه دانشگاه و جامعه وجود دارد. رابطه ارگانیک باید بین جامعه و دانشگاه وجود داشته باشد زیرا دانشگاه تولید علم می کند تا بتوان جامعه را بهتر اداره کرد.
دهقانی درباره چگونگی الگو و روش و اصول و راهکارهای تحول علوم سیاسی گفت: تحول در علوم انسانی که علوم سیاسی هم در ذیل آن قرار می گیرد مورد مطالعه قرار گرفته و مختص جامعه ما هم نیست. حوزه های علوم در خارج از جامعه ما همواره در حال تغییر و تکامل است.
وی افزود: بخشی از تحول در علوم به تحولات درونی هر رشته و بخشی به تحولات بیرونی باز می گرد. عوامل متعددی باعث تحول درونی علوم سیاسی می شود که یکی از آنها تحول عالِم علوم سیاسی است و بخشی از تحول موضوع مطالعه علوم سیاسی است. حکومت و سیاست و روابط قدرت ایستا نیستند و علمی که باید آن را مطالعه کند باید تغییر و تحول داشته باشد. بخشی از تحول ناظر به ساختار محتوایی و فکری رشته علوم سیاسی است که می توان به تعریف و تلقی از علم اشاره کرد. اینکه در علوم سیاسی چه چیزی علم تلقی می شود؟ آیا اثبات گرایی علم تلقی می شود؟ نظریه در علوم سیاسی چگونه تعریف می شود؟
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه تحول در رهیافت های روش شناختی و روش های مطالعه علوم سیاسی است، گفت: زمانی رفتارگرایی مطرح بود و بعدها تفسیرگرایی وارد حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل شد که این هم تحول محسوب می شود. تحول در پارادایم ها و فرانظریه های حاکم در علوم سیاسی است که می بینیم پارادایم های مختلفی جایگزین دیگری می شود و فرانظریه ارائه می شود که تحول آفرین است.
وی بیان کرد: بخش دیگر تحول در نظریه های سیاسی است که در آن نظریه ای جدیدی وارد می شود. همه اینها می تواند در علوم سیاسی تحول یا ایستایی ایجاد کند. اگر تحول رخ ندهد ایستایی اتفاق می افتد. همچنین تحول در ساختار ارتباطی در علوم سیاسی است که باعث ایجاد هم افزایی و هم اندیشی در جامعه علمی علوم سیاسی می تواند ایجاد کند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: نظام توزیع و چاپ و نشر هم تحول آفرین است. بخشی از نقدی که به تولید علوم سیاسی اسلامی وارد است این است که در حوزه تحول محتوایی پیشرفت های قابل ملاحظه ای داشته ایم اما با تحول محتوایی تحول در علوم سیاسی فراگیر ایجاد نخواهد شد. ما چرخه تولید علوم سیاسی را باید در نظر بگیریم که بخشی از این چرخه به تولید نظریه و محتوا ارتباط دارد.
وی با اشاره به روند پیشرفت در زمینه علوم سیاسی گفت: شاید روند رضایت بخش نباشد اما در سالهای گذشته تلاش شده در کنار تولید محتوا نهادها و ساختارهای بیرونی و درونی علوم سیاسی تحول ایجاد کنند. بخش دیگر به تحول متون و برنامه های آموزشی بازمی گردد. در علوم سیاسی دو برنامه منطبق بر اهداف تحول در علوم سیاسی تدوین شده است. یکی از این برنامه ها در در سال ۹۲ در شورای تحول علوم انسانی تصویب شد. جامعه علمی به دلیل معیوب بودن بیش از آنکه برنامه را به لحاظ محتوایی نسبت به برنامه در حال اجرا مورد ارزیابی قرار دهد، بر اساس پیش فرض ها و قضاوت های سیاسی مورد ارزیابی قرار داد.
این محقق و پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل اضافه کرد: نقد بخشی از علم است. اما آیا واقعا نقد ما در جهت تحول آفرینی است یا استمرار ایستایی گذشته؟. سرفصل هایی که در حوزه علوم سیاسی تدریس می شد از سی سال قبل دست نخورده باقی مانده بود. آن سرفصل ها توسط گروه اندکی تدوین شده بود و دارای معایب زیادی بود. سرفصل هایی که در آنها تحول ایجاد شده بود شاید ایده آل نبود اما نسبت به سرفصل های قبلی دارای مطلوبیت بیشتری بود و انتظار می رفت که نقایص آن را برطرف کنیم و این حق جامعه علمی است.
نوروزی درباره الگو و روش و اصول و راهکار تحول علوم سیاسی و تسریع فرآیند نظریه پردازی در حوزه علوم سیاسی اسلامی گفت: علوم سیاسی سکولار با توجه به وقوع انقلاب در سال ۵۷ بر اساسا مبانی اندیشه اسلامی برای اداره جامعه ناکارآمد است. اگر بخواهیم به سمت تولید علوم انسانی اسلامی و علوم سیاسی اسلامی برویم، یکی از موانع بسیار مهم این مساله این است که باید عزم ملی برای این مساله اتفاق بیوفتد. یکی از کاستی های ما در فرآیند تولید دانش اسلامی جزیره ای عمل کردن بوده است. مثلا در حوزه علمیه قم بعضی از مجموعه ها ایجاد شده و در بعضی از دانشگاه ها هم پژوهشگاه هایی ایجاد شد که تلاش کردند به سمت تولید دانش اسلامی پیش بروند اما این مجموعه ها به یکدیگر وصل نشدند.
وی افزود: البته در این فرآیند موانعی وجود داشته و دارد و یکی از این موانع دانش سکولار است. برخی از مدرسان این دانش را منتقل می کنند زیرا تخصص شان این دانش است و نمی توانند به سوی دانش دیگر با منابع دیگر بروند.
استاد مؤسسه امام خمینی(ره) ادامه داد: موانع ساختاری هم وجود دارد و عزمی باید توسط سیستم آموزشی در عرصه برنامه ریزی شکل بگیرد. مجموعه این فاکتورها دست به دست هم داده و رشدی که باید، محقق نشده است. در جامعه ما جریانی به دنبال دانش ترجمه ای غرب است و آنها را در سیستم آموزشی منتقل می کند. علاوه بر این در بسیاری از دانشگاه ها و حوزه های علمیه اساتید متعهدی هستند که کار پژوهشی با سیاق اسلامی انجام می دهند و تلاش می کنند که حداقل نقد کنند و در مرحله بالاتر تبیین دیدگاه بر اساس اندیشه های اسلامی انجام دهند.
دهقانی فیروزآبادی درباره آینده روند تحول در علوم سیاسی اضافه کرد: باید بر چرخه تولید علوم انسانی به عنوان نظام به هم پیوسته تاکید کرد زیرا به صورت جزیره ای علم ایجاد نمی شود. بخشی از موتور محرک این فرآیند نهادهای سیاست گذاری و برنامه ریزی مانند دانشگاه ها و حوزه های علمیه و انجمن های علمی هستند.
وی افزود: تحول درونی توسط نهادهای علم تولید می شود که در این حوزه کارهایی صورت گرفته اما این چرخه در جاهایی همراه نبوده اند. یکی از این موارد در نظام توزیع بود که چگونه اندیشه تولید شده را در متن دانشگاه بتوانیم توزیع کنیم. برای توزیع آن نیاز به نیروی کارآمد و متخصص اندیشه ای داریم.
به گفته وی یکی از مشکلات این است که سرفصل ها تغییر کرده اما در مرحله بعد متونی باید نوشته می شد که علم تولید شده را در بدنه دانشگاه تزریق کند. ما به یک سری از مفاهیم عام در حوزه علوم سیاسی نیاز داریم. علم سکولار برای نقد و خوانش و آموزش انتقادی که در همه محافل علمی دنیا صورت می گیرد، لازم است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: از دیگر مشکلات علوم سیاسی این است که مانند بقیه علوم انسانی ناقلان و مدرس خوبی هستیم اما مولد اندیشه نیستیم. بخش دیگر مشکلات در این حوزه به نظام اجتماعی و تقاضا مربوط می شود که مصرف کننده علوم سیاسی چقدر آن را طلب می کند.
وی با اشاره به نقش نهادهای سیاست گذار مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: سیاست گذار باید برنامه ریزی کلی و سیاست گذاری های کلی را انجام دهد. تحول در علوم سیاسی در شورای تحول صورت نمی گیرد زیرا در آنجا فقط برنامه ریزی و سیاست گذاری کلی صورت می گیرد و تحول در کارگروه های مختلف باید ایجاد شود. سپس متون نوشته می شوند و اساتیدی که بتوانند سرفصل ها را آموزش دهند، تربیت می شوند.
دهقانی فیروزآبادی بیان کرد: باید بر بخش هایی که کمتر در چرخه تولید علوم سیاسی شده است مانند توزیع، تقاضا و تغییر و تحول در سیاست گذاری در شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم تاکید شود. پراکندگی هایی هم در وزارت علوم وجود دارد و سیاست گذاری های کلی هم باید صورت گیرد. ضمن اینکه در نظام آموزشی ما هم باید تغییراتی صورت گیرد.
وی اضافه کرد: من از جامعه علوم سیاسی کشور می خواهم که نگاه تحول آفرین به این حوزه داشته باشیم و بیش از آنکه نقد برونی داشته باشیم وارد حوزه تحول شویم و به تحول به علوم سیاسی در کشور کمک کنیم. حتی نگاهی به حوزه آکادمیک خارج از کشور داشته باشیم زیرا هیچ کجا علوم سیاسی طی ۳۰ سال دست نخورده باقی نمانده است.
نوروزی درباره روند تحول در علوم سیاسی و تسریع و بهینه سازی این مسیر گفت: باید باور عمومی و عام در عرصه سیاست گذاری و مجموعه های آموزشی و پژوهشی حوزه و دانشگاه و مدرسان دانش ایجاد شود. ما هم در حوزه این ساختار تلاش کنیم و باید هم افزایی صورت گیرد.
وی در جواب این پرسش مجری که منتقدان می گویند ما را در تدوین سرفصل ها مشارکت ندادند آیا شما این حرف را می پذیرید؟ گفت: بعد از تدوین این برنامه جلسه ای در دانشگاه علامه طباطبایی در نقد و بررسی این سرفصل ها برگزار شد. نقدهایی که در آن جلسه مطرح شد بیشتر نقد حواشی و بیشتر سیاسی بود و کمتر به محتوای آن جلسه پرداخته شد.
نوروزی گفت: برای ایجاد تحول مولفه استاد و متن بسیار مهم هستند و طبیعتا برای دانشجویان که مخاطب این علم هستند باید تولید صورت گیرد و ریل گذاری توسط ساختار نظام آموزشی و نظام علمی کشور انجام شود.
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان سخنانش گفت: علوم سیاسی با نگاه اسلامی ضرورت اجتناب ناپذیر فرآیند تحول انقلاب اسلامی است و علاوه بر آن برآمده از بوم جامعه و متناسب با ارزش های اسلامی ماست. ما باید در جهت تولید دانش اسلامی در جهت تحقق افق تمدنی نظام اسلامی تلاش کنیم.
انتهای پیام/