تحلیل نحوه تغییر سرفصل دروس کارشناسی ارشد برنامهریزی منطقهای در جهت اسلامی شدن
محمدصالح شکوهی بیدهندی
دکترای شهرسازی و عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
shokouhi@iust.ac.ir
چکیده
موضوع اسلامی شدن علوم دانشگاهی و بهویژه علوم انسانی، سالهاست که از دغدغههای سیاستگذاران فرهنگی و آموزشی کشور بوده است. بر اساس سند نقشه جامع علمی کشور، «ایجاد تحول بنیادین علمی بهخصوص در بازبینی و طراحی علوم انسانی در چارچوب جهانبینی اسلامی»، یکی از مبانی و ارزشهای بنیادین در نظر گرفته شده است (دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۳۸۹: ۲). یکی از راهکارها برای این تحقق این هدف، اصلاح شرح درس مصوب رشتهها در شورایعالی برنامهریزی و آموزش عالی بوده است. از جمله رشتههایی که شرح درس آن مورد بازنگری قرار گرفته، رشته برنامهریزی شهری و منطقهای است که ضمن تفکیک به دو رشته مجزای برنامهریزی شهری و برنامهریزی منطقهای، محتوای برخی از دروس آن نیز تغییر یافته است. در مقاله حاضر، تلاش شده تا نشان داده شود که تغییرات اعمالشده در شرح درسها به چه ترتیب بوده و این تغییرات تا چه میزان در جهت دغدغه کلان اسلامی شدن روی داده است. روش تحقیق در این مطالعه، روش اسنادی است. برایناساس با رجوع به برنامه درسی مصوب، مواردی که تعبیر «اسلامی» در آنها به کار رفته شناسایی شدهاند. در این چارچوب، تنها دو درس با عنوانهای «نظریههای برنامهریزی منطقهای، با تأکید بر رویکرد اسلامی» و «سمینار شهرهای اسلامی» با موضوع پژوهش حاضر مرتبط بودند. با رجوع به شرح درس این دو عنوان، میزان انطباق محتوای تعیینشده با عنوان و نیاز دانشجویان بررسی و تحلیل شد. نتایج بررسی نشان داد که درباره درس «نظریههای برنامهریزی منطقهای با تأکید بر رویکرد اسلامی» که حاصل تغییر نام درس «نظریههای برنامهریزی منطقهای» در برنامه گذشته است، تنها تغییر عنوان روی داده است و محتوای درسی، تناسبی با عنوان جدید ندارد. درباره درس «سمینار شهرهای اسلامی»، که حاصل تغییر نام درس «سمینار شهرها در سرزمینهای اسلامی» است، اگرچه محتوای مناسبی در نظر گرفته شده، اما با توجه به اختیاری بودن درس و اینکه در هیچیک از دانشگاههای مادر (تهران، علم و صنعت، شهید بهشتی، تربیت مدرس و هنر تهران) ارائه نمیشود، اثرگذاری این درس بر نظام تدریس میسر نبوده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که آنچه برنامهریزان آموزش شهرسازی با عنوان اسلامیسازی انجام دادهاند، تنها به پارهای تغییرات صوری و غیرمؤثر ختم شده است (دستکم در مورد مطالعاتی یعنی کارشناسی ارشد برنامهریزی منطقهای). برایناساس نمیتوان تشخیص داد که این اسلامیسازی، به معنای انطباق با آموزههای اسلامی، یا بارخوانی تجارب تاریخی سرزمینهای اسلامی است، و یا اساساً تلقی دیگری را دنبال میکند. درخور توجه آنکه برمبنای برنامهریزی آموزشی استادان در دانشگاههای اصلی نیز توجه جدی به این تغییر عنوان قابل مشاهده نیست. در مجموع میتوان گفت که موضوع اسلامیسازی علوم، علیرغم مؤکد بودن در اسناد فرادستی، در زمان اجرا (دستکم در مورد مطالعاتی) به پارهای تغییرات ظاهری محدود شده است.
کلیدواژگان: اسلامی شدن، علوم انسانی، شهرسازی، هنر، برنامهریزی منطقهای.
منابع
تقوی، سیدمحمدرضا (۱۳۹۲)، «علوم انسانی- اسلامی: چالشها و راهکارها»، فصلنامه مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، ش۵۶، ص۴۴۶-۴۳۳٫
جمالی، (۱۳۹۰)، «هویت علوم انسانی اسلامی از دیدگاه روششناختی»، نشریه پژوهش، سال سوم، شماره اول، بهار و تابستان ۱۳۹۰، ص۳۰- ۵٫
دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی (۱۳۸۹)، «سند نقشه جامع علمی کشور».
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (۱۳۹۴)، «برنامه درسی بازنگری شده مقطع کارشناسی ارشد برنامهریزی منطقهای».