. نقدی بر علوم انسانی واکاوی نظر اسلام در ماهیت علم و انسان | کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی
| امروز سه شنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۳ | Tuesday, 3 December , 2024 |
فارسی English

نقدی بر علوم انسانی واکاوی نظر اسلام در ماهیت علم و انسان

اکبر ساجدی

عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه علوم پزشکی تبریز

چکیده

تجربه، اساس علوم انسانی رایج را تشکیل می­دهد. علاوه بر محدودیت­های روش تجربی، نگرش روش تجربی به دو مقوله علم و انسان که مبتنی بر پوزیتیویسم و اومانیسم است، سایه سیاهی بر روی علوم انسانی افکنده است.

  1. اسلام چه ماهیتی را برای دو مقوله علم و انسان قائل است؟ ۲٫ آیا از نظر اسلام علوم متداول شأنیت علم و به عبارت دیگر علمیت دارند؟ ۳٫ تعریف اسلام از انسان چیست؟ ۴٫ انسان در فرهنگ اسلام آیا همان «جاندار متفکر» منطقی است؟

نویسنده در صدد است که بتواند بین ماهیت علم و هدف آن، پیوند برقرار کند. بر اساس آموزه­های دینی چرایی یادگیری و جهت داشتن آن، سازنده ماهیت علم است.

یافتن ماهیت انسان هدف دیگر این نگارش است. بر اساس آموزه­های دینی، کسی که شأنیت نام باارزش «انسان» را داراست، یقینا از کرامت ویژه­ و حیات طیبه­ای بهرمند است.

جهان­بینی برخاسته از عقل که به نقل هم جامه حجیت می­پوشاند، تنها منبعی است که در تجزیه و تحلیل مسائل مختلف مورد پذیرش این نوشتار است. حق هر پژوهشگری این است که بر اساس جهان­بینی خود به تجزیه و تحلیل مسائل بپردازد. در این نوشته، نویسنده موضوع را بر اساس آموزه­های دینی کاویده­ است.

یک اختلاف مبنایی در این جا وجود دارد. علوم انسانی متداول بر اساس جهان­بینی کسانی تدوین شده که تنها راه رسیدن به علم را حس و تجربه می­انگارند. طبیعی است که این علوم، با جهان­بینی دیگرانی که انحصار روش تجربی را برنمی­تابند، سازشی نخواهد داشت.

به نظر می­رسد در نقد مبانی علوم انسانی از یک مطلب غفلت می­شود و آن نظر ویژه دین به ماهیت علم و انسان است. اگر تعریفمان از «علم» و «انسان» بر اساس آموزه­های دینی روشن گردد، آن موقع «علوم انسانی» نیز بر اساس آموزه­های دینی شکل خواهد گرفت. عمده انتقاداتی که از سوی اندیشمندان اسلامی به علوم انسانی می­شود به «روش­شناسی علم» و نقد «پوزیتویسم» معطوف می­گردد. نگرش ایشان به موضوع یک نگـاه بــرون­دینی است. حال چه می­شود که با نگاه درون­دینی نیز به موضوع نگاه کنیم. با این نگاه جلوی برخی برداشت­های نادرست را خواهیم گرفت، مثلا این که آیا قید «اسلامی» در علوم انسانی بجاست یا بی­جا.

سرفصل­های عمده مقاله در صدد تبیین مسائل زیر است:

  1. یافته­های انسانی بدون داده­های وحیانی نمی­تواند ضامن سعادت واقعی انسان باشد.
  2. کلام، فقه و اخلاق دانش­هایی هستند که «علم» به معنای واقعی کلمه­اند. سایر علوم مورد نیاز انــسان در سایه علوم سه­گانه مزبور علم­اند.
  3. فصل ممیزه انسان «تأله» و «خداشناسی» اوست، نه ناطقیت و تفکرش.
  4. اگر «تأله» از این موجود دوپا و به تعبیر منطقی «جاندار متفکر» گرفته شود، نه تنها نباید نامش انسان گذاشته شود، که در رتبه وجودی از چهارپایان نیز پست­تر خواهد بود.
  5. «علوم انسانی» دانش­هایی است که اولا از زاویه جهان­بینی اسلامی «علم» است، و ثانیا در خدمت انسانی است که در جهان­بینی اسلامی «انسان» است.
  6. پاسخ به پرسش «آیا نیازی به قید اسلامی در علوم انسانی وجود دارد؟» روشن است. علوم انسانی متداول شانیت علم بودن را ندارند، اگر بدون علوم سه­گانه مزبور به آن­ها نگریسته شود.

نتیجه این که ضـرورت تحول و بازنگری و بومی­سازی علوم انسانی با دیدگاه درون­دینی کاملا اثبات­پذیر است.

کلیدواژه:

نقد درون­دینی علوم انسانی متداول ـ «علم» و «انسان» از منظر دین.

 

کتابنامه

کتاب­:

  1. آمُدی، عبدالواحد. ۱۳۶۶٫ غرر الحکم و درر الکلم. دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم. قم. اول.
  2. جواد آملی، عبدالله. ۱۳۸۹٫ انسان از آغاز تا انجام. تحقیق، و گردآوری: سید مصطفی موسوی­تبار. اسراء. دوم.
  3. خمینی، سید روح الله. ۱۳۸۸٫ شرح چهل حدیث. تهران. موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س). چهل و نهم.
  4. سبحانی، جعفر. ۱۳۶۸٫ جبر و اختیار. نگارش: ربانی گلپایگانی. موسسه تحقیقاتی سید الشهداء. قم. اول.
  5. سروش، عبدالکریم. ۱۳۷۳٫ تفرج صنع؛ گفتارهایی در اخلاق و صنعت و علم انسانی. تهران. موسسه فرهنگی صراط. سوم.
  6. صدوق، ابوجعفر محمد­­بن­­علی. ۱۴۱۰ هـ . ق. الامالی او المجالس. تحقیق: حسین اعلمی. بیروت. موسسه اعلمی. پنجم.
  7. طباطبایی، سید محمدحسین. ۱۳۷۴٫ ترجمه تفسیر المیزان. ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی. قم. جامعه مدرسین. پنجم.
  8. ــــــــــــــــــــــــــ ۱۳۸۹٫ قرآن در اسلام. به کوشش سید هادی خسروشاهی. قم. بوستان کتاب. پنجم.
  9. کلینی، محمد بن یعقوب. ۱۳۶۵٫ الکافی. تهران. دارالکتب الاسلامیه. چهارم.
  10. مصباح، محمدتقی. ۱۳۸۹٫ انسان شناسی در قرآن. تدوین: محمود فتحعلی. قم. موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی. دوم.
  11. مکارم شیرازی، ناصر. ۱۳۷۳٫ ترجمه قرآن کریم. قم. دار القرآن الکریم‏. دوم.
  12. نصر، سید حسین.۱۳۸۰٫ معرفت و معنویت. ترجمه انشاء‌الله رحمتی. تهران. دفتر پژوهش و نشر سهروردی. اول.

مقاله:

  1. حسن‏ آبادی، حمیدرضا. ۱۳۸۳٫ «انسان‏شناسی از دیدگاه اریک فروم و مقایسه آن با دیدگاه قرآن». سروش اندیشه. سال سوم، شماره ۹٫
  2. حسینی ، سید حسن. بهمن و اسفند ۱۳۷۸٫ «جانشین خدا؛ مبانی انسان­شناختی قرآن کریم». معرفت. شماره ۳۲٫
  3. سلطان القرائی، خلیل و بدری گرگری، رحیم. بهار و تابستان ۱۳۸۵٫ «بررسی ماهیت انسان‏ از دیدگاه مکاتب روان‏شناسی و قرآن کریم». تربیت اسلامی (پژوهشگاه حوزه و دانشگاه). شماره ۲٫
  4. مظاهری سیف، حمیدرضا. آبان ۱۳۸۳٫ «نظریه قرآن در باب چیستی علم». معرفت، شماره ۸۳٫
  5. معین­زاده، مهدی. آذر ۱۳۹۰٫ « علم سکولار چگونه علمی است؟». روزنامه ایران، شماره ۴۹۴۷٫

منابع اینترنتی:

  1. دانشنامه رشد.http://daneshnameh.roshd.ir
  2. دانشنامه ویکی پدیا : http://fa.wikipedia.org
  3. جمشیدی، مهدی. «انحصارگرایی روش‏شناختی در علوم انسانی پوزیتیویستی» اسفند ۱۳۸۹٫ http://www.borhan.ir
  4. سروش، عبدالکریم. «تردید در فلسفه اسلامی». مهر ۱۳۸۵٫http://www.iqna.ir
  5. نصیری، علی. «معناشناسی انسان، بحران علوم انسانی». آبان ۱۳۹۰٫ http://www.maref.ir

 

برچسب‌ها:, , ,

Comments are closed.

تصویر ثابت