مروری بر چند مقاله کمیسیون تعلیم و تربیت اسلامی
به گزارش دبیرخانه دائمی کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی، کمیسیون تعلیم و تربیت اسلامی در تالار مولانا مرکز همایشهای بینالمللی صدا و سیما در دو پنل ۲ آبان در صبح و عصر برگزار شد.
پنل صبح این کمیسیون از ساعت ١٠:۴۵دقیقه آغاز و تا ساعت ١٢ادامه داشت. در پنل صبح کمیسیون ابتدا دکتر خسروباقری استاد دانشگاه تهران درباره مقاله خود که در خصوص نسبت تربیت اخلاقی و دینی بود، سخنرانی کرد.
وی گفت: اگر پیامبر(ص) قرار باشد با مشرکان صحبت کرده و از معاد و وجود خدای واحد با آنان سخن بگوید برای بررسی راستی و نادرستی بیانات ایشان می بایست یک زمینه عقلانی مشترک بین آنان موجود باشد، لذا لازم بوده تا منطق، داوری مشترک و شواهد مشترک بین او و مشرکان وجود داشته باشد.
این استاد دانشگاه تهران افزود: اگر اخلاق پیش از دین نباشد، دینداری هم ممکن نخواهد بود، چون وقتی مشرکان به پیامبر(ص) گوش بدهند یک امور اخلاقی لازم است مانند انصاف که باید رعایت شود.
باقری اذعان کرد: خداوند، اخلاق را در مقام تکریم طوری تعبیه کرده که دینداری را ممکن سازد و اگر انسانها فضیلتهای اولیه را داشتند گوششان باز باشد و دین را بفهمند. اخلاق در لایههایی به حیات اجتماعی مربوط است و اگر نباشد حیات را از بین می برد.
استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: اخلاق قبل از پیامبر(ص) بوده است، چون جامعه وجود داشته و از وقتی ایشان با مشرکان پیمان و تعهد می بندند براساس اخلاق است که اولا تر از دین است واین تعهد وارد حوزه اخلاقی می شود.قران به اخلاق پیشادینی صحه گذاشته است وبحث نقلی هم به این موضوع اشاره دارد.
باقری افزود: تعالیم دینی به سطح آداب و ظاهرگرایی محصور شده است و متاسفانه دینداری ما دچار اختلال شده است آن هم آداب گرایی است ما نباید تا این حد به ظاهر توجه کنیم و آنرا تکریم کنیم تربیت را نیز در سطح آداب ظاهری محدود می کنیم اما اسلام ما را از این کار برحذر داشته است.
سخنران دوم این پنل دکتر محسن فرمهینی فراهانی بود که مقاله اش درخصوص نقش سواد فرهنگی در تحول علوم انسانی اسلامی بود.
وی گفت: سواد فرهنگی ریشه در میراث فرهنگی و اجتماعی یک کشور دارد و از آنجا که کشور ما به خصوص بعد از اسلام بافت مذهبی داشته است و با اسلام آمیخته است، نمی توان میان آنها جدایی قائل شد.
فرمهینی فراهانی افزود: سواد فرهنگی حیطه گسترده ای دارد تمام دامنه های فعالیت انسانی از ورزش گرفته تا دین وعلم را در برمی گیرد. هدف مقاله بنده نیز تبیین مقهوم سواد فرهنگی و اهمیت و نقش آن در تحولات علوم انسانی اسلامی است. در این راستا سؤالاتی مطرح است.
وی گفت: این سوالات عبارتند از: اینکه مفهوم سواد فرهنگی و ضرورت و اهمیت آن چیست؟ ابعاد و مولفه های کلیدی آن کدامند؟ نقش سواد فرهنگی در تحول علوم انسانی چیست؟ چه راهکارهایی برای تحقق سواد فرهنگی به خصوص در نظام آموزش و پرورش و جهت نقش آفرینی آن در تحول علوم انسانی متصور است؟
فرمهینی فراهانی یادآور شد: سواد فرهنگی آن چیزی است که تمام اقشار جامعه به ویژه دانش آموزان بایستی از آن آگاه باشند. حفاظت از فرهنگ ایرانی اسلامی نیازمند سواد فرهنگی است.
پنل دوم کمیسیون تعلیم وتربیت بعد از نماز ظهر و عصر و در همان تالار مولانا از ساعت ١٣ آغاز شد، سخنران اول این پنل دکتر حسن ملکی استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی بود که مقاله اش در خصوص برنامه درسی معنوی – رویکرد قرآنی را ارائه کرد.
وی گفت: برنامه درسی دربرگیرنده اجرا و مولفه های گوناگون است که مجموعا طرحی برای تربیت فرد را به وجود میآورد، ممکن است با شنیدن واژه طرح درارتباط با برنامه درسی نگرش بسته و انقباضی در موضوع تربیت به ذهن برخی متبادر شود.
ملکی افزود: مگر در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان مدارس و جوانان در دانشگاهها حقیقت غیر از این است؟ مگرممکن است موضوع تربیت به صورت یک واقعیت و یا امر بایسته در حیات بشر در ذهن کسی باشد ولی برنامه درسی را به صورت یک طرح نپذیرد.
استاد دانشگاه علامه تاکید کرد: بنده باپذیرش این حقیقت که برای تربیت هدفمند و رو به تعالی باید طرح تربیت تهیه کرد، قصد دارد این طرح را با تاکید بر معنویت مورد کاوش قرار دهد. در خصوص این موضوع از سری صاحبنظران داخل و خارج مقالاتی به رشته تحریر درآمده و آثار فکری و علمی به جامعه ارائه شده است ولی با رویکرد قرآنی مورد عنایت لازم قرار نگرفته است.
وی افزود: به همین دلیل در عنوان مقاله به طور صریح رویکرد قرآنی ذکر شده تا تفاوت محتوا و جهت گیری مقاله ام با سایر نوشته ها در این خصوص صراحت پیدا می کند. بی تردید هرگز ادعا این نیست که پیوند برقرار شده در این مقاله بین برنامه درسی و معنویت، بی عیب و نقص است .
در ادامه دکتر اکبر راهنما دانشیار دانشگاه شاهد پشت تریبون قرار گرفت و درباره مقاله اش با موضوع چالشهای فراروی تربیت اسلامی در مواجهه با فضای مجازی سخنرانی کرد.
وی گفت: در فلسفه فناوری دو نظریه اساسی وجود دارد؛ یکی دیدگاه ابزارگرایانه است که فناوری را از لحاظ ارزشی خنثی می داند. این دیدگاه از زمانی که هایدگر پرسش بنیادین از فناوری را مطرح کرد، زیر سوال رفت. هایدگر گفت فناوری یک نوع زیست بوم است، امروزه اگر به واقعیات فضای مجازی نگاه کنیم همه چیز را با خود آورده است.
راهنما تاکید کرد: در تربیت اخلاقی ساختارهای دور و نزدیک وجود دارد و یکی از بحث هاست که به هم خورده و حالا نه اینکه تربیت های دینی اخلاقی را هم واگذاریم. ما با واجب و حرامها روبرو هستیم ولی وقتی تقولی حضور و غیاب را مطرح می کنیم بایستی با الهام از عمده تعاملی که بین عالم مجازی با تربیت دینی وجود دارد، استفاده کنیم.
استاد دانشگاه شاهد خاطرنشان کرد: تربیت دینی و اخلاقی بر مبنای عالم مثال و واکاوی آن می تواند به ما کمک کند.
وی با بیان اینکه چالش دیگر تکثرگرایی دینی است، افزود: با ورود مظاهر مجازی بحث تکثر مطرح شد و حتی اگر دین را در نظر بگیریم، حتی خوانش ثابتی از اسلام نداریم.
راهنما بیان کرد: ادیان مختلف تفاسیر مختلفی دارند، لذا ایده کثرت گرایی دینی که جان هیک با نظریه واقع گرایی انتقادی آن را مطرح کرد که در آن گفتگوی میان ادیان را مطرح می کند که در آن ادیان گوناگون حرکت از خودمحوری به سوی حقیقت محوری دارند.
وی اظهارکرد: چالش دیگر شبح وارگی است و این واژه را اولین بار مارکس به کار برده است. شبح به ساختار حضور و غیاب تن نمی دهد و وجه تقابل آن ذات باوری است.
سخنران بعدی این پنل نیز دکترعلینقی فقیهی دانشیار دانشگاه قم بود که مقاله اش در خصوص نظریه عقل عاطفی درآموزه های اهل بیت و کارکردهای روانشناختی و تربیتی آن بود.
وی گفت: هدفم تبیین نظریه عقل عاطفی در آموزه های اهل بیت و بررسی شرایط و توانمندیهای عقل عاطفی و کارکردهای تربیتی ـ روانشناختی آن است. این پژوهش از تحقیقات کیفی است و با روش توصیفی ـ تحلیلی به این مسئله پرداخته است که عاطفه از ویژگیهایی است که خداوند به عقل داده است.
فقیهی تصریح کرد: برای ارتقا و رشد روانشناختی آدمی و تربیت صحیح برای رسیدن به سعادت باید عقل عاطفی پرورش یابد. همچنین به این مساله پرداخته شده که چگونه می توان کارکرد عقل را ارتقا داد؟
استاد دانشگاه قم گفت: نتایج این تحقیق نشان داد که در آموزه های امام علی(ع) عقل در برابر عاطفه نیست بلکه سرچشمه آن است و تاکید بر این است که جهت بهینه سازی کارکرد عقل باید با کمک گرفتن از وحی علم و تجربه، بعد شناختی و عاطفی به صورت هماهنگ پرورش یابد.
فقیهی اضافه کرد: ازجمله کارکردهای پرورش هماهنگ جنبههای شناختی و عاطفی عقل، رشد شناختی توأم با گرایش محبتی به خدا، انسانها، خود جهان هستی است که متربی را به عملکردهای شایسته و مطلوب سوق می دهد و زمینه را برای نیل به حیات قرب و رضوان الهی فراهم می آورد.
سخنران بعدی پنل عصر این کمیسیون دکتر علیرضا صادق زاده قمصری بود که مقاله اش درخصوص تولید علوم تربیتی براساس ارتباط معرفتی با تعالیم دینی اسلام، با کدام رهیافت به نقش دین در مقام داوری را ارائه کرد.
وی گفت: برای بررسی مفهوم مورد ارائه در این مقاله از دو مولفه رهیافت درون و برون دینی استفاده کردهام، الگوی ارتباط معرفتی علوم تربیتی با دین در ۵ رویکرد مورد بررسی قرار می گیرد.
صادق زاده اضافه کرد: این پنج رویکرد عبارتند از: اول تأیید و تکمیل، دوم داوری و تهذیب، سوم تأثیر مستقیم و تکیه بر امور متافیزیکی، چهارم پرهیز از مداخله مستقیم تعالیم دینی در روند تولید علم و با رویکرد تاسیس علم دینی است .
استاد دانشگاه تربیت مدرس اضافه کرد: فرض اصلی بحثم این است که ارتباط معرفتی علوم تربیتی با دین موضوعی است اما در نگاه کلی یافته های کارم عبارتند از: کشف و استنباط، علوم تربیتی از تعالیم دینی کشف شود و با توجه به حقانیت شان مورد فهم عالمان دینی قرار گیرد.
وی تصریح کرد: نکته مثبتش هم اینست که به نکات دینی مراجعه می شود اما رویکرد دایره المعارفی که می گوید هرچه هست در کتاب و سنت داریم ، در این بحث هم ثابت است. عقل جزو مواد بشری است که در کنار بشر قرار دارد و ظرفیت تئوری پردازی را مورد توجه قرار نمی دهد و راه ارتباط با عالمان غیر دین دار را هم می بندد .
صادق زاده عنوان کرد: در رویکرد تأیید و تکمیل، یافته های علوم تربیتی را کاملا می پذیریم اما تکمیل و جهت بندیش می کنیم. یافتههای علمی را بدون نقد قبول می کنیم و فکر میکنند علوم تربیتی در مقام تبیین واقعیتهاست و ارزش ها در آن نقشی ندارند.
استاد دانشگاه تربیت مدرس درباره مولفه داوری و تهذیب اظهار داشت: این دید در حوزه و دانشگاه خیلی مطرح است و علوم تربیتی را به شرطی می پذیریم به طوری که این تعالیم را وقتی قبول می کنیم که با مبانی دینی همخوانی داشته باشد و نوعی استقلال را برای علوم تربیتی قائل است.
وی درباره پرهیز از مداخله مستقیم تعالیم دینی در روند تولید علم نیز گفت: دکتر سروش در این باره در تفرج صنع سالها پیش نظریاتی را مطرح کرده بود. با این رویکرد که فقط عالم دینی تربیت کنیم و کاری به روش و کشف نداشته باشیم و به این صورت اسلامی شدن علم کنار می رود و در این روش به این قائل هستند علوم بشری در مقام داوری از دین جداست و استقلال علوم تربیتی را به رسمیت می شناسد.
صادق زاده خاطرنشان کرد: در رویکرد تأسیس علم دینی، نقش منابع دینی را در پیش فرضها می داند و در مقام داوری به ملاک های تجربی و در کار ما ملاک فرادینی عرضه می کند.
اما آخرین سخنران این پنل دکتر سولماز نورآبادی، استادیار دانشگاه شاهد بود که مقاله مشترکش با یدالله اسفندیاری درباره تحلیل ماهیت بومی سازی با نگاه تعلیم و تربیت ایرانی اسلامی در برنامه درسی علوم انسانی را ارائه کرد.
وی گفت: در سالهای اخیر طرح تحول در تعلیم و تربیت و برنامه درسی، یکی از مباحث مهم در محافل علمی بوده است، این موضوع دلالت بر این دارد که برنامه های اجرا شده در نظام آموزشی به دلایل مختلف به اهداف تعیین شده به صورت کامل دست نیافته اند.
نورآبادی اضافه کرد: از عمده ترین دلایل این عدم توجه به بومی سازی و اسلامی سازی در برنامه درسی به ویژه در برنامه درسی به ویژه در برنامه درسی علوم انسانی است. در برنامه درسی که چارچوب وارداتی و ترجمه شده به وفور به چشم می خورد توجه اندک به آداب و رسوم، فرهنگ، شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و مهمتر از همه بعد دینی و اسلامی جامعه پرواضح می باشد.
استاد دانشگاه شاهد یادآور شد: در حالی که فرهنگ و تمدن ما از کامل ترین و بالاترین مرتبه تعالیم الهی نشات می گیرد، نظام آموزشی نتوانسته مدل مناب تربیتی ارائه دهد که با شرایط فرهنگی و دینی در سراسر کشور متناسب باشد. جهت دستیابی به پاسخی برای این مسئله از روش تحلیلی استنتاجی بهره گرفته شده است.
وی در ادامه سخنانش تأکید کرد: علاوه بر مطالعات گسترش کتابخانه ای، نظریات متخصصان حوزه علوم تربیتی و جامعه شناسی نیز مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. یافته های عمده این پژوهش حاکی از آن است که جهت تحول در علوم انسانی، لازم است در برنامه درسی علاوه بر بکار بستن تجربیات علمی دیگر کشورها از فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی غنی خود بهره جست و حتی گامی فراتر نهاده و این الگوی برخاسته از فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی را به جهانیان معرفی کرد.
انتهای پیام /